- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
درست کنیم، برویم از اروپا افراد پیدا بکنیم؟ برویم از آنهایی که طرفدار اروپا و طرفدار غرب هستند، طرفدار کمونیستها هستند از آنها یک افرادی پیدا بکنیم؟ آقایان بروند آنها را پیدا بکنند که ناراحت نشوند این آقایان! خوب، آقایان هم اگر پیدا میکردند و معرفی میکردند و ملت میفهمید که این برخلاف مسیر اسلام است، از آقایان هم انصراف پیدا میکردند. با آقایان، عقد اخوتی مردم نبستند.
جایگاه مردمی آقای طالقانی
مردم به عنوان اینکه اینها اسلامی هستند و معرف اسلام هستند همه ما اینطوری هستیم. به عنوان اینکه ما یک آدمی هستیم خدمتگزار اسلام هستیم مردم ما را میپذیرند؛ والّا چشم و ابروی سیاهی که ما نداریم که مردم برای خاطر او ما را بپذیرند. اینها میدانند که ماها خدمتگزار هستیم به آنها و خدمتگزارها را به آنها علاقه دارند. این مردمی که به آقای طالقانی اینقدر اظهار [علاقه] کردند این واقعاً برای این است که آن آقا نوشته است که چون ایشان دمکرات بود از این جهت اینقدر مردم [...]، آن چیزها را که مردم میبوسیدند، آن کلنگی که قبر ایشان را کنده بود میبوسیدند، این برای آن بود که ایشان یک مردی بود دمکرات بود؟ این جوری بود؟! یا نه، این یک روحانی بود، مردم روحانیها را مظهر نبوت میدانند و مظهر امامت میدانند.
و در آن حرفهایی که من دیروز زدم، شاید فردا بشنوید، این است که ببینیم مردم چه میگویند. ما یکوقت این است که میرویم توی اتاق مینشینیم و هر چه دلمان میخواهد مینویسیم: این برای خاطر این بود، این برای خاطر آن بود! یکوقت میخواهیم ببینیم که این مردم که انقلاب کردند و همچو اظهارِ - عرض میکنم که - مصیبت کردند چه چیز میگفتند. جز این بود که میگفتند: ای سید ما، سرور ما، «ای نایب پیغمبر ما جای تو خالی است». اینها به عنوان «نایب پیغمبر» میشناختند ایشان را. از این جهت آن کلنگ را میبوسیدند. مثل آن است که ضریح حضرت معصومه را میبوسند. به طلا و نقره و به آهن علاقه نیست. این یک اظهار علاقهای است نسبت به خدا و نسبت به پیغمبر و نسبت
جایگاه مردمی آقای طالقانی
مردم به عنوان اینکه اینها اسلامی هستند و معرف اسلام هستند همه ما اینطوری هستیم. به عنوان اینکه ما یک آدمی هستیم خدمتگزار اسلام هستیم مردم ما را میپذیرند؛ والّا چشم و ابروی سیاهی که ما نداریم که مردم برای خاطر او ما را بپذیرند. اینها میدانند که ماها خدمتگزار هستیم به آنها و خدمتگزارها را به آنها علاقه دارند. این مردمی که به آقای طالقانی اینقدر اظهار [علاقه] کردند این واقعاً برای این است که آن آقا نوشته است که چون ایشان دمکرات بود از این جهت اینقدر مردم [...]، آن چیزها را که مردم میبوسیدند، آن کلنگی که قبر ایشان را کنده بود میبوسیدند، این برای آن بود که ایشان یک مردی بود دمکرات بود؟ این جوری بود؟! یا نه، این یک روحانی بود، مردم روحانیها را مظهر نبوت میدانند و مظهر امامت میدانند.
و در آن حرفهایی که من دیروز زدم، شاید فردا بشنوید، این است که ببینیم مردم چه میگویند. ما یکوقت این است که میرویم توی اتاق مینشینیم و هر چه دلمان میخواهد مینویسیم: این برای خاطر این بود، این برای خاطر آن بود! یکوقت میخواهیم ببینیم که این مردم که انقلاب کردند و همچو اظهارِ - عرض میکنم که - مصیبت کردند چه چیز میگفتند. جز این بود که میگفتند: ای سید ما، سرور ما، «ای نایب پیغمبر ما جای تو خالی است». اینها به عنوان «نایب پیغمبر» میشناختند ایشان را. از این جهت آن کلنگ را میبوسیدند. مثل آن است که ضریح حضرت معصومه را میبوسند. به طلا و نقره و به آهن علاقه نیست. این یک اظهار علاقهای است نسبت به خدا و نسبت به پیغمبر و نسبت