می‌گرفتند و کنترل می‌کردند و مأمور می‌گذاشتند و اشخاص را از خانه بیرون می‌کردند، خیابانها را تحت نظر قرار می‌دادند و از مأمورین خودشان آنجا می‌گذاشتند. برای چه بود؟ برای اینکه او خائف بود، [و] آدم خائن خوف دارد، می‌ترسد، می‌ترسد که از اینجا که عبور بکند، مردم با او بدند، چه چون مردم بدند، شاید او را ترور کنند؛ شاید بریزند سر او. اما حکومت اسلامی از مردم نمی‌ترسد، به مردم چون خیانتی نکرده. و لهذا در صدر اسلام همان مسجدی که عالِم در آن بود، همان مسجد هم ارتشی بود؛ و سردارهای سپاه هم همان جا بودند و با هم نماز می‌خواندند و با هم اطاعت می‌کردند، و با هم، هم جنگ می‌رفتند، یک همچنین وضعی داشت. شما قبل از اینکه این نهضت بشود، هیچ وقت با این آقایان مجتمع نمی‌شدید یک جایی؛ و هیچ وقت هم پیش ما نمی آمدید، ماها با هم گاهی مجتمع می‌شدیم، شما هم با هم؛ و هر دو هم از هم جدا. این نهضت اسباب این شد که ما همه با هم حالا هستیم، نه من از شما می‌ترسم؛ نه شما از من؛ و نه آقایان از شما فرار می‌کنند؛ و نه شما از آقایان فرار می‌کنید، همه رفیق و دوستید. این آرامش خاطری که الآن در ما هست و در شما، که شما آرامش دارید از اینکه نمی‌ترسید از ملت و آرامش دارد ملت از اینکه نمی‌ترسد از شما، این یکی از برکات اسلام است که به ما رسیده است، و این ارزشمند است خیلی. آنهایی که در رژیم سابق، همین ساواکیها و امثالشان که در رژیم سابق مردم را اذیت می‌کردند آنطورها، وجدانشان ناراحت بوده است. بله، گاهی می‌شود که انسان دیگر وجدانش هم تغییر می‌کند؛ اما اکثراً ناراحت می‌شدند از اینکه یک همچنین کارهایی را می‌کردند، با وحشت بودند توی مردم وقتی که همچنین کارهایی می‌کردند. آرامش خاطر، اطمینان خاطر، که از نعمتهای بزرگ است، نداشتند. الآن آرامش خاطر است، همه‌مان حالا، با اینکه نیمه راه هستیم.
بی ثمر بودن ترورها
اگر ان شاء الله راه را به آخر برسانیم و این ریشه‌های فاسدی که خیال می‌کنند که با - مثلاً - سوء قصد به یک کسی، با ترور یک کسی، دیگر کارشان انجام می‌گیرد و حال‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>