صفحه 103
رحمت است و رحمانيت است و رحيميت است؛ و اوصاف غضب و انتقام و [امثال‌] اينها تبعى است. آنكه بالذات است، اين دو است، رحمت بالذات است، و رحمانيت و رحيميت بالذات است، آنهاى ديگر تبعى است. [پس‌] به اسم اللَّه و رحمان و رحيم. الحمد للَّه [يعنى‌] تمام محامدى كه در عالم و هر كمال و هر حمد و هر ستايشى كه باشد، به او واقع مى‌شود، براى اوست. آدم خيال مى‌كند غذايى را كه مى‌خورد تعريف مى‌كند كه چه غذاى لذيذى بود! اين حمد خداست، خود آدم نمى‌داند.
[يا مى‌گويد:] چه آدم خوبى است! چه فيلسوف و دانشمندى است! اين ثنا براى خداست، خود آدم نمى‌داند اين را. براى چه؟ براى اينكه آن فيلسوف و دانشمند از خودش هيچ ندارد، هر چه هست جلوه اوست.
آنچه هم كه ادراك كرده، با عقلى ادراك كرده كه جلوه اوست، خود ادراك جلوه اوست، خود مدرك جلوه اوست، همه چيز از اوست. آدم خيال مى‌كند مثلًا از اين فرش دارد تعريف مى‌كند [يا] از اين آدم دارد تعريف مى‌كند؛ هيچ حمدى براى غير خدا واقع نمى‌شود. هيچ ستايشى براى غير خدا واقع نمى‌شود، براى اينكه شما هر كس را ستايش كنيد [به اين دليل‌] كه يك چيزى در او هست، ستايشش مى‌كنيد، عدم را هيچ وقت ستايش نمى‌كنيد، يك چيزى در او هست كه ستايش [مى‌كنيد]، هر چه هست از اوست، هر چه ستايش بكنيد ستايش اوست، هر چه حمد و ثنا بگوييد مال اوست.
«الحمد»، يعنى همه حمدها، هر چه حمد هست، حقيقتِ حمد مال اوست. ما خيال مى‌كنيم كه داريم زيد را تعريف مى‌كنيم، عمرو را تعريف مى‌كنيم، ما خيال مى‌كنيم كه داريم از اين نور شمس، از اين نور قمر تعريف مى‌كنيم، از باب اينكه نمى‌دانيم. از واقعيت چون محجوبيم خيال‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>