صفحه 105
نور است، اينش مال اوست، نقص مال او نيست؛ نقيصه‌ها از او نيست، «لا» ها از او نيست. [يعنى‌] آن چيزهايى كه نيست؛ و هيچ تعريفى براى «لا» واقع نمى‌شود، هميشه تعريفها براى «آرى» واقع مى‌شود، براى وجود واقع مى‌شود، براى هستى واقع مى‌شود، براى كمال واقع مى‌شود؛ و «كمال» در عالم وجود ندارد الّا يك كمال، و آن كمال اللَّه است؛ «جمال» هم جمال اللَّه است.
ما بايد اين را بفهميم و بفهمانيم به قلبمان. اگر همين يك كلمه را قلبمان بفهمد، نه همان گفتار باشد، گفتارش آسان است، به قلب رساندن و اين موجود قابل فهم را فهماندن، اين مشكل است كه قلب هم باورش بيايد. يك وقت آدم [به لفظ] مى‌گويد كه جهنمى هست، و بهشتى هست؛ گاهى اعتقاد هم دارد؛ اما باور كردن، غير اعتقاد علمى است. برهان هم بر او قائم شده؛ اما باور آمدن مسأله ديگرى است. عصمت كه در انبيا هست، دنبال باور است. باورش وقتى كه آمد ممكن نيست تخلف بكند.
شما اگر باورتان آمد كه يك آدمى شمشيرش را كشيده است كه اگر كلمه‌اى بر خلاف او بگوييد، گردن شما را مى‌زند، نسبت به اين امر معصوم مى‌شويد، يعنى ديگر امكان ندارد از شما صادر بشود، براى اينكه شما خودتان را مى‌خواهيد. آن كسى كه باورش آمده است وقتى كه يك كلمه غيبت بكند در آنجا زبان انسان به يك صورتى در مى‌آيد كه همان طورى كه از اينجا اين زبان را دراز كرده در مكه مثلًا، كسى را غيبت كرده، در آنجا ظهور پيدا مى‌كند؛ يك زبان از اينجا تا آنجا كه «يطأه» [آن را پايمال مى‌كنند.] اين جمعيتى كه در آنجا موجودند؛ اگر كسى باورش بيايد
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>