صفحه 109
گرفتاريها مى‌شود.
وجدان اينكه كتاب خدا ابتدا كرده به يك مطلبى كه همه مسائل را به ما حالى كند -به حسب احتمال- تمام مسائل از اينجا حالى مى‌شود. وقتى فرمود: الْحَمْدُ للَّهِ، نمى‌خواهد بگويد بعضى از حمدها مال خداست، وقتى بگويد او قادر است، ليكن [وقتى‌] شما را حمد مى‌كنم، براى خدا نيست.
مى‌گويد: [همه‌] اينها مال خداست، همه حمدها مال خداست.
وقتى فرمود: الْحَمْدُ للَّهِ، يعنى تمام اقسام حمد و تمام حيثيت (۱) حمد از خداست، مال اوست، شما خيال مى‌كنيد داريد ديگرى را حمد مى‌كنيد، همين جا پرده را از روى همه مسائل برمى‌دارد. همين يك آيه شريفه را اگر آدم باورش بيايد- اشكال سر باور است- اگر انسان باورش بيايد كه همه حمدها مال اوست، همين يك كلمه اگر باور آمد، تمام شركها از قلب انسان مى‌ريزد. آنكه مى‌گويد كه من از اول تا آخر عمر هيچ شرك نياورده‌ام، براى اين است كه اين را وجدان كرده، واجد اين مسأله است، اين را به حسب وجدانش يافته است. بافته نيست، يافته است. براهين اين قدر نمى‌تواند هنر داشته باشد؛ خوب است، نمى‌گويم برهان خوب نيست، برهان بايد باشد؛ اما برهان وسيله است. برهان وسيله اين است كه شما به حسب عقلتان يك مسأله‌اى را ادراك كنيد و با مجاهده ايمان به آن بياوريد.
فلسفه، وسيله است، خودش مطلوب نيست. وسيله است براى اينكه‌

(۱)- «حيثيت» خصوصيتى است كه در شى‌ء مورد بررسى و مطالعه لحاظ مى‌گردد؛ مثلًا ماهيت انسان را از آن حيث كه تحت عنوان كلّى حيوان است در نظر مى‌گيريم. وقتى «تمام حيثيت» مراد است كه از همه جهات و ... در نظر گرفته شود، نه خصوصيت و جهتى غير از خصوصيات و جهات ديگر.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>