صفحه 138
انبيا بود، پيغمبر اكرم عقده‌اش از همه بيشتر بود، براى اينكه آنچه او يافته بود، آنچه از قرآن در قلب او نازل شده بود، براى چه كسى بيان بكند، مگر آنكه رسيده [باشد] به مقام ولايت تامه. شايد يكى از معانى ما أُوذِىَ نَبِىٌّ مِثْلَ ما أُوذيتُ (۱)- اگر وارد شده باشد از رسول اللَّه- اين باشد كه يك آدمى كه آنچه را بايد برساند نتواند برساند؛ آنكه كسى را نيابد كه به او آنچه يافته بگويد، تأثر دارد. [خصوصاً] آنچه كه او يافته بود، فوق همه آنها بود كه سايرين يافته بودند؛ و كسى كه يافته است امورى [را] و ميل دارد همه بيابند، و نتواند برساند، تأثر [ش چقدر است؟] آن پدرى كه مى‌خواهد بچه‌اش شمس را ببيند، ولى بچه كور است، تأثرش چقدر است؟ بخواهد افهام كند چه بگويد؟ چه بگويد كه اين نور را بفهمد؟
عناوينى كه همه‌اش مجهول [است‌]، جز مجهولات چيزى نيست.
الْعِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْأكْبَرُ؛ يك حجاب بزرگ همين علم است؛ سرگرم مى‌كند انسان را به همين مفاهيم كليه عقليه، و از راه بازش مى‌دارد.
حجاب است براى اوليا؛ و هر چه علم زيادتر بشود، حجاب غليظتر مى‌شود. علقه انسان به همان علمى كه دارد [است كه‌] گاهى هم عالم خيال مى‌كند همه‌اش همين است. انسان از باب اينكه خودخواه هست، مگر اينكه از اين جلد بيرون برود، هر علمى را كه يافته است، ادراك كرده و خوانده، همه كمالات را منحصر به آن مى‌داند. فقيه خيال مى‌كند غير فقه چيز ديگر نيست در عالم؛ عارف هم خيال مى‌كند غير عرفان چيزى نيست؛ فيلسوف هم خيال مى‌كند غير فلسفه چيزى نيست؛ مهندس هم خيال مى‌كند غير هندسه چيزى نيست. حالا يا علم را فقط عبارت از آن‌

(۱)- الجامع الصغير؛ ج ۲، ص ۱۴۴ (بدون كلمه مثل).
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>