صفحه 161
ادراك عقلى بود؛ و به قلب كه رسيد، همان معناى برهانى وقتى كه به قلب رسيد، همان كه با برهان يافته است، عقل يافته است، آن را قرائت كرد به قلب و به قلب تعليم كرد و تكرار كرد و با رياضات رساند به قلب، قلب ايمان مى‌آورد به اينكه: لَيْسَ فِى الدّارِ غَيْرَهُ دَيّارٌ. (۱) لكن باز، اين مرتبه ايمان است؛ حتى مرتبه لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِى (۲) هم غير آن مسائلى است كه انبيا داشتند. اين مرتبه‌اى است و قدم مشاهده فوق اينهاست؛ كه مشاهده جمال حق تعالى: تَجَلَّى‌ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ براى موسى تجلّى كرده است.
ميقاتى كه براى حضرت موسى بوده است، اول سى روز و بعد چهل روز و بعد هم آن مسائلى كه واقع شده است. بعد از آنكه از منزل شعيب، پدر زنش، بيرون آمد و با بچه‌هايش راه افتاد، به عائله‌اش مى‌گويد: إِنِّى ءَانَسْتُ ناراً. اين نار را كه او ادراك كرده بود، بچه‌هايش و زنش اصلًا نمى‌ديدند.
[گفت‌]: بروم آنجا لَعَلّى ءَاتِيكُم مِّنْهَا بِقَبَسٍ؛ (۳)
شايد] از اين نار يك جلوه‌اى بياورم. وقتى كه نزديك شد، ندا آمد: إِنَّنِى أَنَا اللَّهُ؛ همان نارى كه در شجر بود، از او ندا آمد: إِنَّنِى أَنَا اللَّهُ. قدم مشاهده، يعنى آنكه آن كور با عصا رفت و آن عارف به قلبش رساند، موسى مشاهده كرد.
اينها حرفهايى است كه ما مى‌گوييم و شما هم مى‌شنويد؛ و لكن مسائل فوق اينهاست. إِنَّنِى أَنَا اللَّهُ؛ نورى كه در شجر بود، آن نور را كسى نمى‌توانست ببيند، بجز خود حضرت موسى كسى نمى‌توانست ببيند، چنانكه وحيى كه وارد مى‌شد به رسول اللَّه، كسى نمى‌توانست بفهمد كه‌

(۱)- در خانه جز او كسى نيست. شيخ بهايى؛ امثال و حِكم (برگرفته)؛ ج ۳، ص ۱۳۷۴.
«خوانده در گوش او در و ديوار ليس فى الدار غيره ديّار»
(۲)- تا قلب من به آن آرام گيرد (بقره/۲۶۰)؛ و براى اطلاع از مقام اطمينان خمينى، روح اللَّه؛ آداب الصلاة؛ ص ۱۶-۱۹؛ شرح منازل السائرين؛ قسم دهم، باب التحقيق، ص ۲۵۴-۲۵۵.
(۳)- طه/۱۰.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>