صفحه 180
ائمه بوده، همه ائمه به حسب روايت آن را مى‌خواندند و در روايات، من نديدم كه [يكى از] ادعيه، مال همه ائمه باشد- آمده است: إلهى هَبْ لى كَمالَ الْانْقِطاعِ إلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضياءِ نَظَرِها إِلَيْكَ حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصيرَ أرْواحُنا مُعَلَّقَةً بعِزِّ قُدْسِكَ (۱) و دنبال آن اين است الهى‌ وَ اجْعَلْنى‌ مِمَّنْ نادَيْتَهُ فَاجابَكَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ (۲) [معناى‌] اينها چيست؟ به حسب نظر آقايان ائمه ما كه همه، اين را مى‌خواندند، مقصودشان چه بوده [است‌]؟
«هَبْ لى كَمالَ الْانْقِطاعِ إِلَيْكَ» يعنى چه؟
او «كمال الانقطاع» را از خدا مى‌خواهد، با اينكه بايد به سير خودش واقع بشود. اين باب، باب مرتبه سير خود انسان است و او سير خودش را از خدا مى‌خواهد، اينها به چه معناست؟ «ابصار القلوب» چيست كه با آن مى‌خواهد نگاه كند به حق تعالى؟ اين قلب و اين بصر قلب چيست كه با نور اين بصر قلبى به حق تعالى نظر كند؟ [بعد مى‌فرمايد] همه اينها را به من بده كه غايت اين است: «حتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ» وقتى حجب نور را قطع كرد: «تَصِلَ إِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَ تَصيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ» اين يعنى چه؟ يعنى آويزان بشوم به او؟ اين «صعق لجلال» كه قرآن هم براى موسى مى‌گويد، غير آن فنايى است كه اينها مى‌گويند؟
مرتبه بر مرتبه بالا رفته تا آنجا كه «ابصار قلوب» خرق كند همه حجابها را

(۱)- خدايا، كمال بريدگى از خلق به سوى خودت را به من ببخش؛ و ديده دلمان را با روشنايى نگاهش به سوى تو، نورانى فرما، تا جايى كه ديدگان دلها پرده‌هاى نور را دريده و به معدن عظمت تو رسد؛ و روانهايمان به عزّ قدس تو تعلق يابند؛ اقبال الاعمال؛ ص ۶۸۷؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ ص ۳۷۴.
(۲)- خدايا من را از آنان قرار ده كه صدايشان زدى، پس اجابت كردند؛ و به ايشان نظر كردى، پس در برابر جلال تو مدهوش گشتند.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>