صفحه 94
نظرش آمد بخواهد نسبت بدهد، كه قرآن اين است، اين را مى‌گويد.
و اگر چنانچه من چند كلمه‌اى راجع به بعضى آيات قرآن كريم عرض كردم، نسبت نمى‌دهم كه مقصود اين است؛ من به طور احتمال صحبت مى‌كنم نه به طور جزم. نخواهم گفت كه خير، مقصود اين است و غير از اين نيست. لهذا براى خاطر اينكه بعضى از آقايان گفته بودند كه چند كلمه‌اى راجع به اين مسائل بحث بشود، من بنا دارم چند روز، در هر هفته، و هر بار در يك مدت محدودى [درباره‌] يك سوره [از] اول قرآن و يك سوره هم از سوره‌هاى آخر قرآن، يك صحبت مختصرى [بكنم‌]؛ چون وقت تفصيل براى من نيست و براى ديگران هم نيست، به طور اختصار بعضى از آيات شريفه را عرض مى‌كنم؛ و باز هم تكرار مى‌كنم كه اين، تفسير جزمى -كه مقصود اين است [و] جز اين نيست- كه تفسير به رأى بشود نيست، آنچه به نظر خودمان مى‌فهميم به طور احتمال نسبت مى‌دهيم.
أعُوذُ بِاللَّه مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعلَمِين محتمل است كه در تمام سوره‌هاى قرآن اين بسم اللَّه ها متعلق باشد به آياتى كه بعد مى‌آيد، چون گفته شده است كه اين بسم اللَّه به يك معناى مقدّرى متعلق است. (۱) لكن بيشتر به نظر انسان مى‌آيد كه اين بسم اللَّه ها متعلق‌

(۱)- عبارت بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم، مركّب از جار و مجرور(ب- اسم) و مضاف إليه (اللَّه) و توابع آن (رحمن، رحيم) است. طبق اساليب كلام عرب جار و مجرور براى تكميل جمله و اتمام معنا مى‌آيد و بايد به فعل يا كلمه‌اى ديگر تعلّق گيرد، اين متعلّق ممكن است اسم يا فعل، مقدّم يا مؤخّر و محذوف يا مذكور باشد. مفسّرين در اين آيه بحثهاى مفصّلى مطرح كرده‌اند؛ برخى متعلّق مذكور را فعلى مؤخّر در تقدير گرفته‌اند؛ مانند بسم اللَّه اقْرأ يا بِسْم اللَّه أتلو (تفسير كشاف)؛ برخى آن را اسم مؤخّر گرفته‌اند: بسم اللَّه ابتداء كلّ شى‌ء (تفسير فخر رازى)؛ و برخى فعل مقدّم: ابْدأ يا اقْرأ يا قُولُوا بِسْم اللَّه (تفسير تبيان). بعضى از محققين نيز متعلّق آن را معنايى كه از مجموع آيات سوره بعد حاصل مى‌شود دانسته‌اند:
بِاسْمك أظهر لك العُبوديّة.
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>