- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میخواهیم شهید بشویم. شهادت یک مطلبی بود که برای خداست.
پس دو جهت در این پیروزی بود: یکی اینکه برای خدا [بود] فریاد به اینکه «الله اکبر» و ما برای خدا میخواهیم این کار را بکنیم، جمهوری اسلامی میخواهیم. یکی هم اینکه با هم مجتمع بودند. یکصدا بودند. بچه کوچولو و پیرمرد هشتاد ساله، یکجور حرف میزدند، و دشمنهای ما این دو تا سنگر را هدف کردند. از اوّلی که این سد رژیم سابق شکست، دشمنها سردرآوردند و یک دستهشان راجع به جهت اسلامی شروع کردند کارشکنی. درست توجه کنید که این دو تا مطلب هر دویش مشهود ماست که مورد حمله واقع شده. جهت اسلامیتش مورد حمله واقع شد. گفتند، اسلامی نمیخواهیم، همان جمهوری! این حمله به جهت اسلامیتش بود که زیربار اسلامش میخواستند نروند. برای اینکه آن کارشناسها فهمیده بودند که این پیروزی از اسلام است. مردم برای جمهوری نمیآیند به شهادت برسند. مردم برای اسلام میگویند ما شهید میخواهیم بشویم. الآن هم میگویند، کفن میپوشند برای اسلام، نه کفن برای جمهوری، برای جمهوری دمکراتیک. این را یافته بودند که خوب این جهت یک جهتی است که اصیل است، اصل مطلب است، این را باید شکستش. با قلمها، با گفتارها شروع کردند به این سنگر حمله کردند. اسلام دیگر حالا به درد نمیخورد، اسلام مال نمیدانم هزار و چهار صد سال پیش از این بود، اسلام دیگر حالا بیخود است. گاهی میگفتند، گاهی نمیگفتند. لکن لازمهاش این بود .... معنایش این است که جمهوری میخواهیم.
معنایش این است که جمهوری اسلامی لازم نیست باشد. این هدف بود تا حالا هم هست.
حمله به رمز پیروزی
از اوّلی که شما این سد را شکستید و برگشتید که جمهوری اسلامی را درستش بکنید، این دسته از مردمی که دنبال این بودند که شما آن رمزی که به او پیروز شدید، چی بود؟
اسلام را فهمیدند که رمز اسلام بوده است، حمله کردند به همان جهت اسلامیتش
پس دو جهت در این پیروزی بود: یکی اینکه برای خدا [بود] فریاد به اینکه «الله اکبر» و ما برای خدا میخواهیم این کار را بکنیم، جمهوری اسلامی میخواهیم. یکی هم اینکه با هم مجتمع بودند. یکصدا بودند. بچه کوچولو و پیرمرد هشتاد ساله، یکجور حرف میزدند، و دشمنهای ما این دو تا سنگر را هدف کردند. از اوّلی که این سد رژیم سابق شکست، دشمنها سردرآوردند و یک دستهشان راجع به جهت اسلامی شروع کردند کارشکنی. درست توجه کنید که این دو تا مطلب هر دویش مشهود ماست که مورد حمله واقع شده. جهت اسلامیتش مورد حمله واقع شد. گفتند، اسلامی نمیخواهیم، همان جمهوری! این حمله به جهت اسلامیتش بود که زیربار اسلامش میخواستند نروند. برای اینکه آن کارشناسها فهمیده بودند که این پیروزی از اسلام است. مردم برای جمهوری نمیآیند به شهادت برسند. مردم برای اسلام میگویند ما شهید میخواهیم بشویم. الآن هم میگویند، کفن میپوشند برای اسلام، نه کفن برای جمهوری، برای جمهوری دمکراتیک. این را یافته بودند که خوب این جهت یک جهتی است که اصیل است، اصل مطلب است، این را باید شکستش. با قلمها، با گفتارها شروع کردند به این سنگر حمله کردند. اسلام دیگر حالا به درد نمیخورد، اسلام مال نمیدانم هزار و چهار صد سال پیش از این بود، اسلام دیگر حالا بیخود است. گاهی میگفتند، گاهی نمیگفتند. لکن لازمهاش این بود .... معنایش این است که جمهوری میخواهیم.
معنایش این است که جمهوری اسلامی لازم نیست باشد. این هدف بود تا حالا هم هست.
حمله به رمز پیروزی
از اوّلی که شما این سد را شکستید و برگشتید که جمهوری اسلامی را درستش بکنید، این دسته از مردمی که دنبال این بودند که شما آن رمزی که به او پیروز شدید، چی بود؟
اسلام را فهمیدند که رمز اسلام بوده است، حمله کردند به همان جهت اسلامیتش