- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
ایشان [را] نفرستند، ممکن است که اینها محاکمه بشوند. و اگر محاکمه بشوند، کارتر میفهمد ... چه خواهد شد.
طبل تو خالی
کارتر گاهی ما را از نظامی، گاهی ما را از جهات اقتصادی میترساند. و خودش هم میداند که این طبل میان تهی است که دارد میزند. و نه همچو عرضه نظامی دارد و نه از او گوش میکنند. باز این اشتباه روی همان بیماری که این ابرقدرتها دارند، این باز یک اشتباه است که گمان میکند که تمام کشورها مثل یک انگشتر در دست اوست که اگر یک وقت گفت که مثلاً گندم نفروشید به ایران، تمام کشورها دستشان را به سینه میگذارند و تعظیم میکنند و میگویند چشم! و ایشان فهمید این را که حتی در کشور خودش هم از او اطاعت نکردند. وزیر کشاورزی خودش هم گفت که امری است غیر صحیح. و ما چه احتیاجی داریم به گندم امریکا. ما نفت داریم. ما آن را داریم که آن سیاستمدار بزرگ انگلستان در زمان جنگ - چرچیل - وقتی که مواجه بودند با آلمان، و تقریباً از ترس اینکه حالا دیگر باید شکست بخورند، وقتی که آمد در مجلس انگلستان ظاهراً صحبت کرد و مصیبتهای خودش را که ما چه شدیم، چه شدیم، کجا شکست خوردیم [تشریح کرد] آخرش گفت که اما پیروزی مال آن است که روی موجهای نفت نشسته است!.
کرنش در برابر نفت
ما روی موجهای نفت نشستهایم. شما غارت کردید ما را. نفتهای ما را بردید. در ازای آن به ما تفنگ و توپ دادید. آن توپ و تفنگی که و آن اسلحههایی که برای خودتان بود، نه برای ما. ما نفت داریم. دنیا نفت میخواهد. امریکا را نمیخواهد دنیا. دنیا کارتر را نمیخواهد. دنیا نفت میخواهد. ما که نفت داریم، مملکتهای دیگر به ما خضوع خواهند کرد. نه تو که میخواهی ریاست جمهوری پیدا بکنی راهش را نمیدانی. تمام دست و پاهای این برای این است که در بعد از اینکه این دوره گذشت باز او را رئیس جمهور کنند. لکن سوراخ دعا را گم کرد. او خیال میکرد که اگر ارعاب کند مملکت ایران را و اگر
طبل تو خالی
کارتر گاهی ما را از نظامی، گاهی ما را از جهات اقتصادی میترساند. و خودش هم میداند که این طبل میان تهی است که دارد میزند. و نه همچو عرضه نظامی دارد و نه از او گوش میکنند. باز این اشتباه روی همان بیماری که این ابرقدرتها دارند، این باز یک اشتباه است که گمان میکند که تمام کشورها مثل یک انگشتر در دست اوست که اگر یک وقت گفت که مثلاً گندم نفروشید به ایران، تمام کشورها دستشان را به سینه میگذارند و تعظیم میکنند و میگویند چشم! و ایشان فهمید این را که حتی در کشور خودش هم از او اطاعت نکردند. وزیر کشاورزی خودش هم گفت که امری است غیر صحیح. و ما چه احتیاجی داریم به گندم امریکا. ما نفت داریم. ما آن را داریم که آن سیاستمدار بزرگ انگلستان در زمان جنگ - چرچیل - وقتی که مواجه بودند با آلمان، و تقریباً از ترس اینکه حالا دیگر باید شکست بخورند، وقتی که آمد در مجلس انگلستان ظاهراً صحبت کرد و مصیبتهای خودش را که ما چه شدیم، چه شدیم، کجا شکست خوردیم [تشریح کرد] آخرش گفت که اما پیروزی مال آن است که روی موجهای نفت نشسته است!.
کرنش در برابر نفت
ما روی موجهای نفت نشستهایم. شما غارت کردید ما را. نفتهای ما را بردید. در ازای آن به ما تفنگ و توپ دادید. آن توپ و تفنگی که و آن اسلحههایی که برای خودتان بود، نه برای ما. ما نفت داریم. دنیا نفت میخواهد. امریکا را نمیخواهد دنیا. دنیا کارتر را نمیخواهد. دنیا نفت میخواهد. ما که نفت داریم، مملکتهای دیگر به ما خضوع خواهند کرد. نه تو که میخواهی ریاست جمهوری پیدا بکنی راهش را نمیدانی. تمام دست و پاهای این برای این است که در بعد از اینکه این دوره گذشت باز او را رئیس جمهور کنند. لکن سوراخ دعا را گم کرد. او خیال میکرد که اگر ارعاب کند مملکت ایران را و اگر