- » امروز چهارشنبه، 9 آبان 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
معیشت بود، مربوط به زندگی بود، مربوط به اداره کشور بود، میکردند.
تمایز اعمال در الهی بودن و غیر الهی بودن آن
پیغمبر جنگ میرفتند و معاشرت با اشخاص میکردند، زندگی عادی میکردند، لکن زندگی الهی بود. چند نفر که با هم نشسته بودند فرض کنید همه یک کار را انجام میدادند، و بین آنها پیغمبر اکرم بود و اشخاصی که تبعیت مطلق از او کرده بودند بود و منافقها هم بودند و آنهایی که هجرت نکرده بودند آنها هم بودند، کار [همه] به حسب صورت مثل هم بود: همه جنگ میرفتند، همه فرض کنید کار دیگر میکردند؛ لکن معناش با هم فرق میکرد. آن کاری که از رسول خدا - صلی الله علیه و آله - صادر میشد با آن کاری که از یک منافق صادر میشد در صورت یکی بود؛ معناش دوتا بود. آن الهی بود؛ این شیطانی بود. آن کسی که گرفتار این ظلمتها هست کارهایش هرچه کار هم بکند، نورانیت ندارد؛ ولو کارهایی که عبادی باشند باز آن نورانیت درش نیست؛ فقط یک ادای تکلیفی است. نماز میخواند، [اما] نماز [او] یک ادای تکلیفی است که معاقب نیست برای اینکه [نگویند] چرا نخواندی. لکن نماز، او را راه نمیبرد. باید این عباداتی که به جا میآوریم اینها ما را راه ببرند؛ ما را مهاجر کنند.
کوشش کنید که کارهایتان کارهای الهی باشد؛ برای خودنمایی نباشد؛ برای این نباشد که دیگران از شما تعریف کنند؛ برای این نباشد که از شما مدح و ثنا بکنند؛ برای خدا باشد. وقتی کار برای خدا باشد، آن کار نورانی است. هر مقداری از نماز را که توجه به خدا دارید، این مقدار نورانیت پیدا میکند و بالا میرود. و هر مقداری که غافل هستیم، آن مقدار نورانیت ندارد و طرف ملکوت نمیرود. همه کارها اینطوری است. فرق ما بین اولیا و دیگران در صورت هیچی نیست؛ گاهی وقتها دیگران از اولیا خوش اندامتر هم بودهاند؛ در معناست فرق. فرق معنوی است. که دارند، اعمالشان با هم فرق دارد. از حیث معنویت یک ضربت علی یَومَ الخَندَقِ أَفضَلُ مِن عِبَادَةِ الثِّقلَین (1). البته آن، جهت مقابله کفر و
تمایز اعمال در الهی بودن و غیر الهی بودن آن
پیغمبر جنگ میرفتند و معاشرت با اشخاص میکردند، زندگی عادی میکردند، لکن زندگی الهی بود. چند نفر که با هم نشسته بودند فرض کنید همه یک کار را انجام میدادند، و بین آنها پیغمبر اکرم بود و اشخاصی که تبعیت مطلق از او کرده بودند بود و منافقها هم بودند و آنهایی که هجرت نکرده بودند آنها هم بودند، کار [همه] به حسب صورت مثل هم بود: همه جنگ میرفتند، همه فرض کنید کار دیگر میکردند؛ لکن معناش با هم فرق میکرد. آن کاری که از رسول خدا - صلی الله علیه و آله - صادر میشد با آن کاری که از یک منافق صادر میشد در صورت یکی بود؛ معناش دوتا بود. آن الهی بود؛ این شیطانی بود. آن کسی که گرفتار این ظلمتها هست کارهایش هرچه کار هم بکند، نورانیت ندارد؛ ولو کارهایی که عبادی باشند باز آن نورانیت درش نیست؛ فقط یک ادای تکلیفی است. نماز میخواند، [اما] نماز [او] یک ادای تکلیفی است که معاقب نیست برای اینکه [نگویند] چرا نخواندی. لکن نماز، او را راه نمیبرد. باید این عباداتی که به جا میآوریم اینها ما را راه ببرند؛ ما را مهاجر کنند.
کوشش کنید که کارهایتان کارهای الهی باشد؛ برای خودنمایی نباشد؛ برای این نباشد که دیگران از شما تعریف کنند؛ برای این نباشد که از شما مدح و ثنا بکنند؛ برای خدا باشد. وقتی کار برای خدا باشد، آن کار نورانی است. هر مقداری از نماز را که توجه به خدا دارید، این مقدار نورانیت پیدا میکند و بالا میرود. و هر مقداری که غافل هستیم، آن مقدار نورانیت ندارد و طرف ملکوت نمیرود. همه کارها اینطوری است. فرق ما بین اولیا و دیگران در صورت هیچی نیست؛ گاهی وقتها دیگران از اولیا خوش اندامتر هم بودهاند؛ در معناست فرق. فرق معنوی است. که دارند، اعمالشان با هم فرق دارد. از حیث معنویت یک ضربت علی یَومَ الخَندَقِ أَفضَلُ مِن عِبَادَةِ الثِّقلَین (1). البته آن، جهت مقابله کفر و