تفنگ چه هست، آوردند نشان دادند، گفتند: این را ما خودمان درست کردیم. وقتی هم به ارتش نشان دادیم گفتند صحیح است و خوب است و وسایل را فراهم می‌کنیم. این برای این است که چنانچه ما منزوی نبودیم، هیچ وقت به فکر این کار نمی‌افتادند. شما که حالا به خیال اینها منزوی هستید، شما الآن در فکر این هستید که خودتان کارهای خودتان را انجام بدهید. منزوی نبودن؛ یعنی، متّکل بودن به غیر؛ یعنی، اسیر بودن.
منزوی هستیم؛ یعنی، ارتباطمان با دیگران قطع است و ما نوکر دیگران نیستیم.
آنها هی می‌آیند به ما می‌گویند که بیا روابطمان را درست کنیم، ما همه جور حاضریم، چطور. ما می‌دانیم شیطنت است این. البته اگر همه احترام به همه بگذارند، همه، همه دنیا با هم باید برادر باشند. اما مسئله این نیست. ما از این انزوا نمی‌ترسیم. ما استقبال می‌کنیم یک همچو انزوایی را که ما را وادار می‌کند که خودمان به فکر خودمان بیفتیم. وقتی این انزوا نباشد ما متّکل به غیریم. هر چی می‌خواهیم، دستمان پیش غیر دراز است، گندم هم می‌خواهیم از آنها بگیریم و ارزاقمان را از آنها بگیریم و صنایعمان را آنها برایمان بیایند درست بکنند؛ همه چیزمان دست آنها باشد. ملت تا اینطور باشد، نمی‌تواند خودش دارای یک چیزی باشد، در اقتصاد مستقل باشد، در جنگ مستقل باشد، در اجتماع مستقل باشد. وقتی شما منزوی باشید، می‌توانید این کارها را بکنید.
شمای منزوی می‌توانید که فکر بکنید که باید کشاورزیمان را خودمان اداره کنیم، محتاج نشویم به دیگران؛ برای اینکه ما منزوی هستیم، دیگران نمی‌دهند به ما.
وقتی یک ملتی احساس کرد که ارزاقش را دیگران نمی‌دهند به او، خودش به فکر می‌افتد که برای خودش درست کند. مادامی که در نظرش این است که نه، ما را می‌آورند برایمان، می‌دهند به ما، نمی‌تواند کار بکند. اینهایی که وقتی در اطرافشان ده تا پانزده تا نوکر هست، می‌افتند و تنبل می‌شوند و هیچ کار از آنها نمی‌آید، وقتی می‌بریشان حبس، خودش توی حبس کارهای خودش را می‌کند؛ برای اینکه منزوی شده. ملتی که منزوی بشود، می‌تواند ترقّی کند، مترقّی می‌شود. ملتی که منزوی نیست نمی‌تواند به ترقّی، راه خودش را برود. ملت غیر منزوی؛ یعنی، ملتی که اتّکالش به دیگران است، خوراکش را
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>