- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میخواست میکرد. باید آن چیزی را که داده است درآوردو مضاعف بر او، زیاد برای خودش و دوستانش ذخیره کند. و همینطور نظامیها، ژاندارمری مثلاً فرض کنید که کلانتریها اینها همه باب این باب بوده است. اگر کسی آن مسائل آن وقت را درست بررسی بکند و بنویسد، یک کتاب قطوری خواهد شد که چه میکردند اینها با مردم، و از صدر تا ذیل، وضع همینطور بود. زمان رضا شاه از باب اینکه همه دزدیها منحصر به خودش بود، انحصار دست خودش بود. حکومتها به این قدرت نبودند. زمان احمدشاه اینطور نبود که خود آنها بتوانند همه برداشتها را برای خودشان بکنند. این بود که یک دار و دستههایی که میفرستادند این بساط را درست میکردند. زمان رضاشاه همه دزدیها از گردنهها رفته بود تهران. همه «زَلَّقی» (1) ها از همه جا متمرکز شده بود در خود دستگاه دولتی. و از همه بالاتر خود رضاشاه و امثال اینها. و این اسباب این شده بود که مردم با دستگاههای دولتی مطلقاً مخالف بودند منتها جرأت نمیکردند حرف بزنند، بعضی وقتها هم جرئت میکردند. من یادم است بچه بودم که حکومت خمین یک نفر از خانها را گرفته بود. بعد از دو - سه شب، سه - چهار شب ریختند خانها و حکومت را گرفتند و حبسی خودشان را بیرون آوردند و حکومت را به اسیری بردند. و احَدی از مردم هیچ، همچو نبود که چرا بگوید، خوشحال هم بودند. شاید بعضیشان منزل حکومت هم آمدند تتمه را غارت کردند. من شاهد قضیه بودم که آن خانهای که حکومت را از آن بردند. من بچّه بودم پشت یک دری ایستاده بودم و نگاه میکردم به وضع آنها، که آنها حمله کرده بودند و حکومت هم مرد قلدری بود. او هم باز آن وقت ده تیری داشت. او هم حمله میکردو یک نفر هم ظاهراً از آنها کشته بود، لکن بعد اسیر شد. این وضع حکومت بود در آنجا که شرح طولانی دارد. و زمان رضاشاه را هر که یادش باشد میداند چه قضایا واقع شد. و زمان محمدرضا هم که همه یادتان هست. این اسباب این شد که دولت مقابل ملت، ارتش مقابل ملت، همه مقابل ملت بودند؛ یعنی