- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
ان شاء الله همه شما را حفظ کند و موفق برای اجرای یک همچو اموری.
فرض کنید که الآن بخواهید بازش کنید، این همان مسائل است بلا اشکال. اگر دانشگاه قبل از اینکه یک اساسی برایش درست بشود باز بشود، همان گروهها میریزند و همان فساد را ایجاد میکنند و همان سنگربندیها را میکنند. تا این ترتیب صحیحی پیدا نکند که بتواند دانشگاه باشد [...] ما دانشگاه میخواهیم؛ نمیخواهیم که یک مرکزی باشد برای اجتماع امور انحرافی. اگر ما بخواهیم اسم دانشگاه داشته باشیم تویش هر کاری هم بشود، آن وقت باید زود باز بشود و باز همانها بریزند توی دانشگاه، همان [بلا] را به سر دانشگاه بیاورند. دانشگاه وقتی باید باز بشود که شما اطمینان پیدا کنید به اینکه این دانشگاه، دانشگاه است؛ دانشگاهی است که برای کشور ما، برای اسلام، مفید است.
اما یک دانشگاهی که باز اطمینان به این [نیست] که این قابل است که در آن به ترتیب صحیح عمل بشود معنایش این است که ما یک مرکزی درست کنیم، خرج زیادی بکنیم و باز همان بساط باشد؛ آنها هم که بیایند فعالیتشان زیادتر است و کارهای زیادتری میکنند؛ همان سنگربندیها و همان بساط اعاده میشود.
آن کس که میگوید حالا باید باز بشود این یا توجه ندارد، یا انحراف دارد؛ این دلش میخواهد اینجور بشود؛ به اینها نباید اعتنا کرد. شماها باید خودتان با اشخاصی که تخصصاتی دارند بنشینید مشورت بکنید و یکوقتی دانشگاه باز بشود که شما مطمئن باشید که حالا اینکه باز میشود دانشگاه است؛ جای دانش است؛ جای پرورش است. ما که نمیخواهیم یک صورتی درست کنیم و عرضه بداریم به دنیا و به غرب که ما دانشگاه داریم. دانشگاه داشتیم! سی سال دانشگاه داشتیم! این بود که شد.
رعایت مصالح اسلام و کشور در اصلاح دانشگاهها
ما میخواهیم یک چیزی درست کنیم که خودمان باورمان بیاید که ما دانشگاه داریم؛ غرب بپسندد این را یا نپسندد، روشنفکر بپسندد این را یا نپسندد. ما خودمان باید برای خودمان کار بکنیم. فکر این نباشیم که یک کاری بکنیم که یک گروهی بپسندد این را، یا
فرض کنید که الآن بخواهید بازش کنید، این همان مسائل است بلا اشکال. اگر دانشگاه قبل از اینکه یک اساسی برایش درست بشود باز بشود، همان گروهها میریزند و همان فساد را ایجاد میکنند و همان سنگربندیها را میکنند. تا این ترتیب صحیحی پیدا نکند که بتواند دانشگاه باشد [...] ما دانشگاه میخواهیم؛ نمیخواهیم که یک مرکزی باشد برای اجتماع امور انحرافی. اگر ما بخواهیم اسم دانشگاه داشته باشیم تویش هر کاری هم بشود، آن وقت باید زود باز بشود و باز همانها بریزند توی دانشگاه، همان [بلا] را به سر دانشگاه بیاورند. دانشگاه وقتی باید باز بشود که شما اطمینان پیدا کنید به اینکه این دانشگاه، دانشگاه است؛ دانشگاهی است که برای کشور ما، برای اسلام، مفید است.
اما یک دانشگاهی که باز اطمینان به این [نیست] که این قابل است که در آن به ترتیب صحیح عمل بشود معنایش این است که ما یک مرکزی درست کنیم، خرج زیادی بکنیم و باز همان بساط باشد؛ آنها هم که بیایند فعالیتشان زیادتر است و کارهای زیادتری میکنند؛ همان سنگربندیها و همان بساط اعاده میشود.
آن کس که میگوید حالا باید باز بشود این یا توجه ندارد، یا انحراف دارد؛ این دلش میخواهد اینجور بشود؛ به اینها نباید اعتنا کرد. شماها باید خودتان با اشخاصی که تخصصاتی دارند بنشینید مشورت بکنید و یکوقتی دانشگاه باز بشود که شما مطمئن باشید که حالا اینکه باز میشود دانشگاه است؛ جای دانش است؛ جای پرورش است. ما که نمیخواهیم یک صورتی درست کنیم و عرضه بداریم به دنیا و به غرب که ما دانشگاه داریم. دانشگاه داشتیم! سی سال دانشگاه داشتیم! این بود که شد.
رعایت مصالح اسلام و کشور در اصلاح دانشگاهها
ما میخواهیم یک چیزی درست کنیم که خودمان باورمان بیاید که ما دانشگاه داریم؛ غرب بپسندد این را یا نپسندد، روشنفکر بپسندد این را یا نپسندد. ما خودمان باید برای خودمان کار بکنیم. فکر این نباشیم که یک کاری بکنیم که یک گروهی بپسندد این را، یا