- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
جایی نشسته و همه چیز او را میآورند تقدیمش میکنند این فکرش به کار نمیافتد، حتی کاسب هم نمیتواند بشود! اگر یک آدمی بود که اول صبح چایش را و نانش را بیاورند، ظهر هم همینطور. شب هم همینطور، هر احتیاجی هم داشت، هر چیزی بود، برآورده کردند، این نمیتواند دیگر هیچ کاری بکند، یک مرد فلجی میشود. اینها میخواستند که [در] این مملکت یک موجودات فلج بار بیاورند. تبلیغات دامنهدار و اعمال بسیار کوبنده بود که به ما حالی کنند که شماها نمیتوانید! شماها نمیآید ازتان هیچ کاری. از آن طرف هم از آنجا هر چیزی بیاورند و متخصصین از خارج وارد کنند، و هر چیزی که احتیاج دارند راجع به هر امری از خارج بیاورند. وقتی که یک ملتی دید که خارج همه چیزش را دارد اداره میکند و دیگر احتیاجی ندارد، این به فکر نمیافتد که خودش احتیاجش را رفع کند.
آن روزی که این ملت فهمید که اگر ما جدیت نکنیم برای کشاورزیمان، جدیت نکنیم، برای صنعت نفتمان، جدیت نکنیم برای کارخانههای خودمان، از بین خواهیم رفت و کسی نیست که به ما بدهد، وقتی این احساس پیدا شد در یک ملتی که من خودم باید هر چیز میخواهم تهیه کنم، دیگران به من نمیدهند، این احساس اگر پیدا شد، مغزها به راه میافتد و متخصص پیدا میشود در هر رشتهای و بازوهایی که هر عملی را میتوانند انجام بدهند به کار میافتند: کشاورزی را خودشان درست میکنند؛ کارخانهها را خودشان راه میاندازند.
چنانچه میبینید که کارخانهها را راه انداختهاند - خودشان. در تلویزیون هم گاهی دیده میشود که خود راه انداختهاند، و یا ابتکاراتی کردهاند اینها. این ابتکارات از برکات این محاصره اقتصادی بود. اگر ما هر چیزی میخواستیم میفرستادند، جوانهای ما دیگر نمیرفتند دنبال اینکه خودمان بکنیم. هست دیگر! میخواهیم چه کنیم. این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان،
آن روزی که این ملت فهمید که اگر ما جدیت نکنیم برای کشاورزیمان، جدیت نکنیم، برای صنعت نفتمان، جدیت نکنیم برای کارخانههای خودمان، از بین خواهیم رفت و کسی نیست که به ما بدهد، وقتی این احساس پیدا شد در یک ملتی که من خودم باید هر چیز میخواهم تهیه کنم، دیگران به من نمیدهند، این احساس اگر پیدا شد، مغزها به راه میافتد و متخصص پیدا میشود در هر رشتهای و بازوهایی که هر عملی را میتوانند انجام بدهند به کار میافتند: کشاورزی را خودشان درست میکنند؛ کارخانهها را خودشان راه میاندازند.
چنانچه میبینید که کارخانهها را راه انداختهاند - خودشان. در تلویزیون هم گاهی دیده میشود که خود راه انداختهاند، و یا ابتکاراتی کردهاند اینها. این ابتکارات از برکات این محاصره اقتصادی بود. اگر ما هر چیزی میخواستیم میفرستادند، جوانهای ما دیگر نمیرفتند دنبال اینکه خودمان بکنیم. هست دیگر! میخواهیم چه کنیم. این محاصره اقتصادی را که خیلی از آن میترسند، من یک هدیهای میدانم برای کشور خودمان،