- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
موعظهشان کرد، نصیحت کرد، از بین آنها ببرید یک جای دیگر نصیحتشان کنید؛ اشخاص بیایند، روحانیون بیایند، با آنها صحبت کنند، خودتان صحبت کنید، بلکه اینها تربیت بشوند. محبس یک جایی است که تربیت باید بشوند مردم در آن محبس اسلامی.
من آن وقتی که در حبس بودم، این اشخاصی که در آنجا زندانبان بودند میآمدند پیش من مینشستند صحبت میکردند. یک دفعه که من دیدم یک جایی صدا بلند شد و مثل اینکه یک شکنجهای در آنجا بود - شکنجهها را اگر بود جاهای دیگر میبردند، مثل اینکه آنها میخواستند به من هم بفهمانند که اینها هم هست در کار - من بعدش که آمدند آنجا، گفتم آقا این چه بساطی است که شما درست کردید. زندان باید تربیت کند اشخاص را، باید یک مکتب باشد زندان. وقتی میآیند آنجا اگر یک دزدی است، دزدیاش را از او بگیرید و بیرونش بفرستید؛ تربیتش کنید. البته آنها عذر آوردند که نه اصلش شکنجهای در کار نبود و یک پاسبانی چه کرده بود، یک سیلی به آن زدند و فلان، ولی دروغ میگفت. در هر صورت، زندان اسلامی باید روی همان موازین اسلامی باشد. همانی که وقتی که به شخص اول اسلام، حضرت امیر، ضربت میزند، بعد که میبردندش، سفارش میکند که این را از همان غذایی که خودتان میخورید بدهید و همانطور چه بکنید. (1) وقتی مواجه بشوند اینها با یک اخلاق صالح و خوبی، یک دستهشان که توطئه گرند و اینها که اصلاً دنبال این مسائل نیستند؛ اما یک دسته دیگر کم کم آرام میشوند، کم کم همان طوری که گفتید بعضیهایشان تربیت شدند، تربیت میشوند و باید اینها را با اخلاق خوب و با رفتار خوب و اینها تربیت کرد و کار، کار بسیار مشکلی است؛ هر که باشد در میرود. لکن من دعا میکنم که شما مقاومتتان زیادتر باشد و رفتارتان هم ان شاء الله، همان طوری که تا حالا هست، خوب باشد با آنها.
و اینهایی که میگویید باید گفته بشود به مردم. شما بیایید پیش من بگویید، هیچ اثری ندارد. فرض کنید من هم اعتقادم این شد، اما در این جامعه است که آنها سمپاشی میکنند
من آن وقتی که در حبس بودم، این اشخاصی که در آنجا زندانبان بودند میآمدند پیش من مینشستند صحبت میکردند. یک دفعه که من دیدم یک جایی صدا بلند شد و مثل اینکه یک شکنجهای در آنجا بود - شکنجهها را اگر بود جاهای دیگر میبردند، مثل اینکه آنها میخواستند به من هم بفهمانند که اینها هم هست در کار - من بعدش که آمدند آنجا، گفتم آقا این چه بساطی است که شما درست کردید. زندان باید تربیت کند اشخاص را، باید یک مکتب باشد زندان. وقتی میآیند آنجا اگر یک دزدی است، دزدیاش را از او بگیرید و بیرونش بفرستید؛ تربیتش کنید. البته آنها عذر آوردند که نه اصلش شکنجهای در کار نبود و یک پاسبانی چه کرده بود، یک سیلی به آن زدند و فلان، ولی دروغ میگفت. در هر صورت، زندان اسلامی باید روی همان موازین اسلامی باشد. همانی که وقتی که به شخص اول اسلام، حضرت امیر، ضربت میزند، بعد که میبردندش، سفارش میکند که این را از همان غذایی که خودتان میخورید بدهید و همانطور چه بکنید. (1) وقتی مواجه بشوند اینها با یک اخلاق صالح و خوبی، یک دستهشان که توطئه گرند و اینها که اصلاً دنبال این مسائل نیستند؛ اما یک دسته دیگر کم کم آرام میشوند، کم کم همان طوری که گفتید بعضیهایشان تربیت شدند، تربیت میشوند و باید اینها را با اخلاق خوب و با رفتار خوب و اینها تربیت کرد و کار، کار بسیار مشکلی است؛ هر که باشد در میرود. لکن من دعا میکنم که شما مقاومتتان زیادتر باشد و رفتارتان هم ان شاء الله، همان طوری که تا حالا هست، خوب باشد با آنها.
و اینهایی که میگویید باید گفته بشود به مردم. شما بیایید پیش من بگویید، هیچ اثری ندارد. فرض کنید من هم اعتقادم این شد، اما در این جامعه است که آنها سمپاشی میکنند