- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
سخنرانی در جمع کارکنان ماهنامه شاهد (رهایی از وابستگی فرهنگی)
- سخنرانیزمان: صبح 2 تیر 1360 / 20 شعبان 1401 (1)
مکان: تهران، حسینیه جماران
موضوع: رهایی از وابستگی فرهنگی و نقش مطبوعات در تأثیرگذاری در فرهنگ ملت
حضار: کروبی (نماینده امام و سرپرست بنیاد شهید)، خانواده شهید علی مازندرانی، اعضای هیأت تحریریه و کارکنان ماهنامه شاهدبسم الله الرحمن الرحیمتحول همه جانبه ملت در انقلاب ایران
باید خیلی جوانها ودانشمندها وآنهائی که نویسنده وگوینده هستند، خیلی کوشش کنند که آن کدورت هائی را که در ذهن جوانهای ما در طول حکومت آن نظام فاسد پیدا شده است، جبران کنند.
البته به خواست خدا ملت ایران یک جهشی کرد که در همه جهات تحول حاصل شد.
آنهمه جوانی که یا معطل مانده بودند ویا نیروی خودشان را نمیتوانستند صرف کنند وکلمه حقی را بگویند ویک دسته از جوانهای ما هم مع الأسف کشیده شده بودند به یک انحرافاتی، والحمد للَّه این انقلاب که حاصل شد وزندانها شکسته شد وتقریباً یک اکثریت قاطعی از ملت ایران راه صحیحی را طی میکنند. لکن خیلی لازم است که کوشش شود و در این مورد آنچه که بیش از همه در فرهنگ مردم تأثیر میگذارد، مجله وفرهنگ مجله است، برای اینکه مجله ونحوه ارائه آن خیلی تأثیر دارد، این حتی خودش اگر مجله را هم نخواند، ورق زدن مجله، این خودش در روحیهاش تأثیر میکند.
شما دیدید زمانی که مجلات دست منحرفین بود، همان نوشتن وصفحهها در آنها تأثیر داشت. یک جوانی که مجله را ورق میزند، در روحیهاش تأثیر میگذارد اگر میخواند. - همه چیز انحرافی گذاشته بودند و همه چیز را وارونه میکردند. فکرها را مقید کرده بودند در یک محدودههایی و نمیگذاشتند که جوانی که تازه میخواهد وارد شود در جامعه، فکر آزاد داشته باشد وخودش مسائل را بررسی کند. این کودک از دبستان گرفته تا هر کجا برود، تحت تأثیر این معلمها و ... آنهاست. از بچگی بچه تحت تأثیر واقع میشود وحتی وارد دانشگاه میشد یک مصیبت بالاتر. وقتی چنین شد از دانشگاه که میآید بیرون نمیتواند برای کشور مفید باشد. اینکه اینها همه اصرار داشتند دانشگاه را منحرف کنند حسابشان صحیح نبود، زیرا وقتی بنا شد دانشگاه وجاهای مثل دانشگاه، انحراف در کارش ایجاد شود، دانشگاه نمیتواند افراد با استقلال فکری تربیت کرده ودردها را درمان کند. وقتی تبلیغات همه جانبه در دانشگاه، مجلات، نوشتهها، روزنامهها ... همه وسائل انحرافی بود، مجلهای نبود که در آن چیز صحیحی باشد وبی پرده مطلبی بگوید ممکن است در پرده گفته باشد، ولی این اسباب این نمیشد که اکثریت روزنامهها ومجلههائی که در دست آنها بود وهمه برای این بود که شهوات وخواستههای حیوانی را در جوانان بیشتر کند. در شیراز در ملاء عام کار جنسی انجام دادند وعقد بین دو پسر و اینها مسائلی بود. مقدمه بود که این مسائل را در جامعه گسترش دهند واین ملت همه چیزش را از دست بدهد. خداوند خواست که نجات بدهد این ملت را والبته آنها دست بردار نیستند آنها ایران را از جهات مختلف. هم شوروی.
هم امریکا و هم انگلیس، شرق و غرب طمع دارند. خداوند خواست که ملت را نجات بدهد وگرنه میدیدید که کار به کجا میکشید. طمع به ایران ومخازن آنها. و مخازن ایران بیش از آن است که اطلاع دارید.
آماده بودن مردم در برابر توطئهها
سفری به همدان رفتم ویکی از آقازادههای همدان پیش من آمد ویک ورقه بزرگ آورد که مال همدان بود، تمام جاهایی که در همدان هست. دهات، روستاها در آن ثبت بود ونقطه هائی به شکلهای مختلف در آن دیده میشد. پرسیدم این نقطهها چیست؟ - گفت: هر نقطه علامت این است که چیزی، معدنی هست، مس هست، نفت هست، طلا هست وعکسبرداری کردند. نقطهها علامت چیزی هستند. واین را شنیدهاید که وقتی اتومبیل نبود آنها میآمدند در ایران وباشتر حرکت میکردند، حتی کویرهای اینجا را دیدهاند واز همه چیزهایی که داریم آنها مطلع هستند. کسی نمیداند که چه مجموعهای در این هست وباید مجهز باشیم برای مقابله. اگر بخواهیم مستقل باشیم، باید مهیا باشیم که با همه چیز مقابله بکنیم. واینها با همه جهازاتی که دارند، میخواهند ما را به یک صورتی در بیاورند که بیثبات باشیم. اینها اینطوری شما را دعوت میکنند، البته صورت شاهنشاهی نیست، میدانند مردم از آن استقبال نمیکنند. یک فرم دیگر، یک فرم اسلامی مثل اسلام بعضی از کشورها درست میکنند وافراد آن رژیم را ازخود قرار میدهند. خیلی هم صحیح به نظر میآید، خیلی به اسلام ابراز عقیده هم میکنند وآنها نمیروند کسی را که اسلام را قبول ندارد بیاورند، کسی را میآورند که بگوید اسلام را قبول دارم. اینها از مملکتی که همه چیزش اسلام باشد میترسند. نسل هائی که ازمدارس ودانشگاهها بیرون میآیند، اگر اینطوری [اسلامی] تربیت شدند، باید آنها بروند. وقتی دانشگاهها بسته شد، چه افرادی مهم مخالفت کردند. سابق وقتی دانشگاه دست ما نبود، دیدید که چه حیواناتی بیرون آمد. در همین دانشگاه اگر کسی میخواست نماز بخواند، رویش نمیشد ودر پنهان نماز میخواند. واینکه اینها اظهار داشتند دانشگاه باز شود، از اول معلوم بود مسائل آنها این نیست که دلشان برای اسلام بسوزد. باید چشمها را باز کنیم واشخاص را مطالعه کنیم. این صورتی که مرا گاهی رنج میداد. آنها در صدد بودند رفراندم کنند ویا رفراندم قانون اساسی را تحریم کنند. سنخ رفراندمهای دکتر مصدق که رفراندم اینطور بوده یک صندوق برای مخالف ویک صندوق برای موافق میگذاشتند وپای صندق مخالف، یک دسته از اشرار بودند وجزء مخالفین یک الاغ را آورده بودند که رأی بیندازد. چنین رفراندمی را شکل دادند وقانون اساسی را امریکائی درست کردند. بعضی از این روحانیون را - بیش از بیست سال تجربه کردم - اینها میخواستند این قشر را کنار بگذارند و یک قشری بیاورند که مسلمان باشد ولی در نظرش امریکا باشد.
- ولی چون از شوروی مردم وحشت دارند. آنها را کنار بگذارند وبه طرف امریکا جذب بکنند. ما خیلی محتاج به زحمت هستیم ومن این نگرانی را داشتم و مصمم هستم که یک وصیتی بنویسم ودر آن شرح بدهم که اینها از کجا میخواهند شروع کنند وآنها فرصتشان نبود وخواستند از حالا شروع کنند. ولی نشد «نه مجلس به درد میخورد ونه شواری نگهبان ونه قضات». میگفت همه اینها بیدین هستند. بنی صدر بارها به من گفت:
این دولت را کنار بگذاریم. میخواست مرا دیکتاتور کند ومن میخندیدم ومی گفتم اگر قدرت داری خود شما این کار را بکنید. اینها جاهلند. اینها بیدین هستند. اینها قرار داشتند مجلس خبرگان را منحل کنند ومی گفتند برگردیم به 22 بهمن. باید بگویم همه غلط است وبرگردیم به 22 بهمن وآنوقت شروع کنیم. نه مجلس ونه هیچ چیز دیگر ونه جمهوری اسلامی داشته باشیم و رای بگیرند. جمهوری دمکراتیک باشد، یا اسلامی، یا اسلامی دمکراتیک. حتی متدینین میگفتند. لفظ دمکراتیک را بگذارید، وقتی ما آمدیم دیدیم که میخواهند از اول منحرف کنند وما گفتیم همین اسلام را میخواهیم ...
ناشیگری کردند وخواستند رفراندم کنند، ولی نمیدانستند مردم چه هستند فکر کردند اینها که سوت میزنند توده مردم هستند.
وحشت اشرار از صدور انقلاب اسلامی
در هر حال دست از ما بر نمیدارند. باید جوانهای ما نسل فعلی، نسل آینده را تربیت کنند. این نسل را نمیتوانند الآن ذهنش راببندند. اصرارشان این است که دانشگاه باز شود، میگویند متخصص نداریم، میگویند اینها مخالف علمند. کی بیشتر از قرآن، از علوم صحبت کرده است؟ ما روزنامه لازم داریم ولی روزنامه «انقلاب اسلامی» لازم نداریم. ما مجله میخواهیم ولی مجلههایی که مثل مجلههای رژیم سابق باشند احتیاج نداریم. متخصص میخواهیم ولی متخصص مثل شریف امامی نمیخواهیم. در هر صورت مسئله، مسئله محققی نبود. مسئله، مسئله دانشگاه نبود. مسئله، مسئله مطبوعات نبود و مسئله آزادی نبود. مسئله این بود که وحشت زده بودند که جای دیگر اینطور شود. - این وحشت هست که اگر این سرایت کند به سایر کشورهای اسلام و حتی این انقلاب به امریکا وسیاهان امریکایی منتهی شد، اینها، این وحشت را دارند واینکه میگفتند نمیشود بدون امریکا نفس کشید، ولی ما چند سال است که بدون امریکا نفس میکشیم. اینها میترسند مبادا این مطلب ایران در جای دیگر برود. مثلا در عراق وکویت برود. آنهائی که به خارج رفتهاند گفتند که آنجا مهیاست که انقلاب آنجا محقق شود ..
در هر صورت مجله نویسی آسان است ولی مجله صحیح نوشتن مشکل است. چهار عکس، چهار مقاله وچهار شعر وچهار تا فکاهی، این آسان است تخصص نمیخواهد.
باید مجله راه بیندازید که وقتی جوانها باز میکنند شکل وصورت وعکسهای مجله وتیترهای مجله طوری باشد مقابل آنکه پنجاه سال ما را به نابودی کشید. شما باید جبران آن خرابی پنجاه سال را بکنید. پنجاه سال جامعه ما هرمجلهای را باز کردند ویا گوش به رادیو و تلویزیون دادند همه انحرافی بود، همه برای این بود که از جوانها مبادا جوان صحیحی ساخته شود، که خداوند به داد شما رسید ومسائل جهش پیدا کرد. اینها دنبال این هستند که انقلاب را برگردانند به جای اولش. هرکس مجله میخواهد بنویسد باید مجهز باشد که این نسل آینده را تربیت کند. برای نسل آینده فکری بکنید. اسلام همه نسلها را مکلف میداند. پیغمبر اسلام مکلف بودند برای همه نسلها. همچنین مکلفیم که برای نسلهای آینده کار کنیم. باید تربیت ما از اولاد در خانه و دبستان و دبیرستانها باشد. ان شاء الله موفق باشید که مجلهتان تربیت کننده باشد زیاد نوشتن نباشد، خوب نوشتن باشد.والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته