- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مراکز فحشا. آنطور زحمتهایی که دارد و آنطور مرضهایی که هست و آنطور گرفتاریهایی که هست، شما کارگرها بحمدالله، ندیدید و امید است که نبینید.
شما قدر این کارگری را بدانید که این کارگری، هم مزاج شما را سالم نگه میدارد [و هم روح شما را.] و اگر چنانچه انسان بیکار بیفتد، آن فعالیتهایی که در بدنش و در سلولهای بدنش باید بشود، آنها هم از کار میافتد. و کسانی که فعالیت دارند. به اندازهای که فعالیت دارند، [سلولهای] آنها هم به کار میافتد و جبران میکنند نقیصهها را. و شما میبینید که در یک گروه زیاد از کارگرها یکی دو نفر را شاید پیدا بکنید که اینها مریض باشند و افسرده باشند. و اینها همه الحمدللَّه، سر حالاند و خیال میکنند که آنها آسودهاند. این، خیالی است که آنها میکنند، در صورتی که آنها، آن طبقه - به اصطلاح خودشان - بالا و به حسب واقع، پایین، آنها این قدر افسردگیها و گرفتاریها را دارند که به حساب نمیآید.
این یک مسئلهای است که باید شما خودتان بعد فکرش را بکنید و مطالعه کنید در بین خودتان. جوانهای خودتان را مقایسه کنید با آنهایی که بیکار میگذرانند و به هرزه دری و به هرزهگری عمر خودشان را میگذرانند، و آن ارزشی که شما دارید، شما برادران دارید و آن ارزشی که اسلام به شما داده است. از پیغمبر اکرم شنیدهاید که نقل شده است که کف دست یک کارگر را - یعنی، همان محلی که کار درش تأثیر کرده و پینه بسته - آنجا را بوسید و این، یک نشان ارزش است برای کارگر در طول تاریخ؛ پیغمبر اسلام، که اولین فرد انسانهاست و بزرگترین انسان کامل است، نسبت به کارگر آنطور تواضع بکند و کف دست او را که علامت کار است، ببوسد! این نکته دارد که کف دست را بوسیده، نه پشت دست را؛ کف دست آثار کار درش هست، میخواهد ارزش کار را به عالمیان اعلام کند، به مسلمین اعلام کند که ارزش کار این است که آنجایی که کارگر کار کرده است، در اثر کار یک نشانهای پیدا کرده است؛ من آنجا را میبوسم که ملتهای اسلامی و بشر ارزش این کارگر را بداند.
و من امروز عرض میکنم که کارگر امروز، با کارگر آن وقت بسیار فرق دارد. آن وقت
شما قدر این کارگری را بدانید که این کارگری، هم مزاج شما را سالم نگه میدارد [و هم روح شما را.] و اگر چنانچه انسان بیکار بیفتد، آن فعالیتهایی که در بدنش و در سلولهای بدنش باید بشود، آنها هم از کار میافتد. و کسانی که فعالیت دارند. به اندازهای که فعالیت دارند، [سلولهای] آنها هم به کار میافتد و جبران میکنند نقیصهها را. و شما میبینید که در یک گروه زیاد از کارگرها یکی دو نفر را شاید پیدا بکنید که اینها مریض باشند و افسرده باشند. و اینها همه الحمدللَّه، سر حالاند و خیال میکنند که آنها آسودهاند. این، خیالی است که آنها میکنند، در صورتی که آنها، آن طبقه - به اصطلاح خودشان - بالا و به حسب واقع، پایین، آنها این قدر افسردگیها و گرفتاریها را دارند که به حساب نمیآید.
این یک مسئلهای است که باید شما خودتان بعد فکرش را بکنید و مطالعه کنید در بین خودتان. جوانهای خودتان را مقایسه کنید با آنهایی که بیکار میگذرانند و به هرزه دری و به هرزهگری عمر خودشان را میگذرانند، و آن ارزشی که شما دارید، شما برادران دارید و آن ارزشی که اسلام به شما داده است. از پیغمبر اکرم شنیدهاید که نقل شده است که کف دست یک کارگر را - یعنی، همان محلی که کار درش تأثیر کرده و پینه بسته - آنجا را بوسید و این، یک نشان ارزش است برای کارگر در طول تاریخ؛ پیغمبر اسلام، که اولین فرد انسانهاست و بزرگترین انسان کامل است، نسبت به کارگر آنطور تواضع بکند و کف دست او را که علامت کار است، ببوسد! این نکته دارد که کف دست را بوسیده، نه پشت دست را؛ کف دست آثار کار درش هست، میخواهد ارزش کار را به عالمیان اعلام کند، به مسلمین اعلام کند که ارزش کار این است که آنجایی که کارگر کار کرده است، در اثر کار یک نشانهای پیدا کرده است؛ من آنجا را میبوسم که ملتهای اسلامی و بشر ارزش این کارگر را بداند.
و من امروز عرض میکنم که کارگر امروز، با کارگر آن وقت بسیار فرق دارد. آن وقت