- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
سخنرانی در جمع ائمه جمعه مازندران و دشت گرگان (تحول درونی ملت ایران)
- سخنرانیزمان: صبح 19 اسفند 1360 / 14 جمادی الاول 1402
مکان: تهران، جماران
موضوع: تحول درونی ملت ایران - حفظ حیثیت روحانیت
حضار: ائمه جمعه استان مازندران و دشت گرگان (1)بسم الله الرحمن الرحیممردم ایران، بهترین مردم در طول تاریخ
از آقایان متشکر هستم که تشریف آوردند و از نزدیک خدمتشان رسیدیم و من کراراً گفتهام یکی از برکات انقلاب این معناست که ما با آقایان علمای بلاد بیشتر آشنا میشویم و بیشتر خدمتشان میرسیم و آنچه که میخواهم عرض کنم این است که شما میبینید که مردم، تودههای میلیونی مردم، چقدر خوبند. و من با جرأت میتوانم عرض کنم که در طول تاریخ یک همچه وضعی در هیچ جا نبوده است؛ یعنی، ایران با سی و چند میلیون جمعیت - به استثنای یک اقلیت بسیار کم - متحول شدهاند به یک کشور اسلامی که همه در فکر این هستند که اسلام در اینجا تحقق پیدا بکند و در همه چیزی که برای دولت پیش میآید، مشکلاتی که برای دولت پیش میآید، پیشقدم هستند و گمان نکنید که جای دیگری بلکه در عصرهای دیگر، یک همچه مسئلهای بوده. شما اگر ملاحظه بکنید این داوطلبی از برای رفتن به جبههها و این با آغوش باز شهادت را پذیرفتن، این در زمانهای سابق حتی در زمان رسول الله و حتی زمان امیر المؤمنین - سلام الله علیه - به این شکل نبوده است. میبینیم که در قرآن از این اشخاصی که پیغمبر دعوت میکرده - است که بیایید برای جنگ، عذر میخواستند که امروز نه فردا، حالا گرم است، حالا چطور است، قرآن آنها را ذکر میکند که اینها مردمی هستند یک وقتی بهانه میگرفتند که ما برگردیم، کار داریم، عایلهمان چطور است. قرآن میفرماید که نه، اینها میخواهند فرار کنند، فرار در کار بوده، عدم اطاعت زیاد بوده است در کار. زمان حضرت امیر که بالاتر، زمان ائمه دیگر هم که میبینید که مردم آنطور نبودهاند. برای حضرت امیر در کوفه هم ملاحظه کردید که آنطور اطاعتی که باید بکنند نداشتند و حضرت امیر از آنها شکایت میکند.
امروز من معتقدم که خدای تبارک و تعالی موفق کرده است این کشور را که اینطور باشد و اینطور تحول که همه مردم، همه تودهها، خصوصاً، این تودههای مستضعف، اینهایی که محروم بودند در طول تاریخ، اینها همه، در همه چیز حاضرند. اگر نبود این همراهی تودهها، نمیتوانست حکومت برقرار باشد و نمیتوانستند ارتش این جنگ را به اینطور که الآن به پیروزی رساندهاند به پیروزی برسانند. این اسباب تشکر است از همه.
لزوم حفظ حیثیت روحانیت
و اما ما هم باید توجه زیادی داشته باشیم به اینکه در این انقلاب حفظ حیثیت روحانیت، الآن بسته به وجود آقایان است و امروز با زمانهای سابق خیلی فرق دارد.
زمانهای سابق در مقابل دولت ایران، در مقابل ایران، در مقابل اسلام، اشخاص زیادی نایستاده بودند، مختصر بود. امروز همه از هر جا که ملاحظه میکنید حمله میکنند، خصوصاً، به روحانیون؛ هی رژیم آخوندی چطور، رژیم آخوندی چطور. هر روز راجع به این مسائل، آنها بدون اینکه یک دلیلی داشته باشند حمله میکنند. باید ما فکر این مطلب باشیم که - خدای نخواسته - یک وقت بهانهای دست اینها ندهیم. ما خدمت بکنیم؛ به ملت خدمت بکنیم، شما آقایان خدمت بکنید به ملت. شماها میل ندارید که یک وقت - خدای نخواسته - خلافی پیش بیاید. اگر - فرض کنید - در مرکز یک خلافی پیش آمد مستقیماً دخالت نکنید. همانطور که آقا گفتند که «نمیخواهم مستقیماً دخالت - کنیم» مستقیماً دخالت نکنید و به دولت و به آنجاهایی که باید مراجعه بشود، به مرکز قضاوت و امثال اینها مراجعه بفرمایید. ارشاد کنید مردم را، مردم را دلگرم کنید به انقلاب. الآن از همه جا دارند آیه یأس میخوانند که خیر، ایران ورشکسته شده، ایران نمیتواند دیگر اداره کند، ایران چطور شده. این حرفهایی که خوب دشمنان دارند میزنند، شما آقایان باید جبران کنید این تبلیغات را. آنها البته در سطح دنیا دارند تبلیغ میکنند و ما دستمان از آن تبلیغات وسیع کوتاه است. اسباب آن تبلیغات وسیع را نداریم، لکن حتی الامکان باید تبلیغ کنیم و در نمازهای جمعه، در جماعات، در اینها مردم را مطمئن کنیم به اینکه جمهوری اسلامی خیر است برای شما، اسلام خیر است برای شما و مطمئن بکنید به اینکه نمیخواهد دولتی که الآن در جمهوری اسلامی هست یا کسانی که در بالا هستند و قضاوت دارند، اینها نمیخواهند بر خلاف اسلام عمل کنند. اما مشکلات زیاد است، مشکلات هر استانی، شما از محل خودتان اطلاع دارید، مشکلات زیاد است. الآن نمیتواند دولت آنطوری که باید احاطه پیدا کند به همه جا و تصفیه عمومی حاصل بشود، برای دولت الآن میسور نیست، برای هیچ کس میسور نیست که بتواند یک - فرض کنید که - مملکتی که اینطور خراب شده، اینطور به دست آنها افتاده، اینطور تبلیغات سوء شده است پنجاه سال، حالا سابق را گیریم که بوده، پنجاه سال ما دیدیم چه جور تبلیغاتی بر ضد همه چیز شده است و چه جور فواحشی را ترویج کردهاند و چه جور مراکز فسادی را درست کردهاند و جوانهای ما را چطور به فساد میخواستند بکشند. لکن خوب، خدا به داد این کشور رسید و این انقلاب حاصل شد و بحمدالله رو به خوبی است همه چیز، همه چیز رو به رواج خوبی است. باید مردم را بیدار کنید که امروز شما دشمن زیاد دارید. همینها هم دشمنهای اسلامند، منتهی با اسم آخوند، اسلام را میخواهند چه [نابود] بکنند. نمیتوانند صاف بگویند اسلام، با اسم آخوند و با اسم ملّا و اینطور چیزها اسلام را میخواهند از بین ببرند. و مردم مطمئن باشند به اینکه این دولت و این کسانی که در رأس هستند همه دارند کوشش میکنند که امور را اصلاح کنند، درست بکنند، اقتصاد را درست بکنند. فساد هم که بحمدالله نیست مگر توی خانهاش
- کسی برود بکند، آن را البته ما تفتیش نباید بکنیم. اما الحمدللَّه الآن مراکز فسادی نیست، آن طوری که به من اطلاع میدهند هیچ مراکز فسادی که ظاهر باشد نیست و شما میدانید که قبلاً، چه خبر بود ایران. اگر یک مدت کمی این فرصت باز داده میشد به اینها، خدا میداند که اینها چه میخواستند بکنند و بعضی از نمونههایش در شیراز، در تهران، پیدا شد که قابل گفتن نیست، لکن بحمدالله جلویشان گرفته شد.
لزوم برخورد برادرانه ائمه جمعه با جوانان
و آن چیزی که من از آقایان تقاضا میکنم این است که آقایان ارشاد کنند مردم را، دعوت کنند مردم را. اگر - فرض کنید - که این جوانها، اینها هم نه اینکه سوء قصد دارند، اینها هم یک اشتباهاتی دارند، یک خطاهایی دارند، البته ممکن است که از گروههای مختلفی که همه منحرف هستند نفوذ کرده باشند در بین اینها، لکن شما نصیحتشان کنید، با برادری با آنها رفتار کنید. وقتی نصیحت کردید و آنها فهمیدند راه چیست، اکثراً اینطور هستند که تابع میشوند و باید با اینها با برادری رفتار کرد و موعظه کرد و نصیحت کرد. و اگر فرض کنید یک خطایی از این گونه افراد میشود، در نماز جمعه طرح نشود، چون این اسرار را که گفتند، بعضی وقتها در یک جاهایی - از مازندران نشنیدهام من، اما در بعضی جاها هست که - یک مطلبی که واقع میشود آقای امام جمعه میروند و اظهار میکنند که کِیَکْ یک همچه کاری کرده است، فلانی این کار را کرده؛ این شأن امام جمعه نیست که در محضر همه مردمی که هستند - فرض کنید - حیثیت یک آدمی را که خطا کرده، اشتباه کرده، یا - فرضاً - تعمّد کرده، این را از بین ببرند. باید آقایان ارشاد کنند، دعوت کنند. همان طوری که مأموریم به دعوت، ما دعوت کنیم و ان شاء الله، امور اصلاح بشود و شما مطمئن باشید که هیچ انقلابی به این آسانی نشده است. شوروی با آن یال و کوپالش و آن قدرتی که دارد باز در کشور خودش با سرنیزه عمل میکند، غیر از آن نمیشود، نمیتواند کاری بکند، با سرنیزه دارد عمل میکند و سرنیزهها هم همین طورهاست. هر جا انقلاب شده فساد زیاد هستش، کشتار زیاد هستش. و بحمدالله ایران با - همه ابتلائاتی که همه قدرتها برایش پیش آوردند مع ذلک، راهش را دارد میرود و بحمدالله خوب هم دارد راه را میرود. از خدای تبارک و تعالی من توفیق همه آقایان را از خدا میخواهم و آن چیزی که وظیفه من است دعا کردن به همه آقایان و همه ملت و ان شاء الله به این وظیفه قائم خواهم شد.والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته