- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
شهربانی آنوقت که پاسبانها با مردم چه میکردند! پاسبانها که باید پاسبانی کنند ازاین مردم و از این کشور، به جای پاسبانی یا زور میگفتند یا دزدی میکردند یا رشوه میگرفتند و فشار میآوردند به مردم. این وضع قوای نظامی و انتظامی ما بود که از این بدتر بود. حالا کسانی که اطلاعات عمیق دارند، از آنها باید بپرسید.
این را مقایسه کنید با حالا و پاسداران عزیز ما و ارتش ما و ژاندارمری ما و شهربانی ما. چه شد که آنوقت آنطور بود، در مقابل اجنبی آنطور زبون بودند و اینوقت اینطور است که جوانها در مقابل امریکا ایستادهاند و شعار میدهند و میگویند که «مرگ بر امریکا»؟!
تلاش مسئولین رژیم سابق برای جلب رضایت اجانب
نکته اینکه این تحول در ارتش پیدا شد، این تحول در سپاه پاسداران پیدا شد، جوانهایی که قبل از این انقلاب در فکر این معنا نبودند اصلاً که جنگی کنند و جهات جنگی را داشته باشند و نظامی باشند، در بین مردم خودشان سربلند بایستند و حفظ کنند مردم را، این چیست؟ فرق مابین این دو زمان چی است؟ این فرق در فرهنگ است.
فرهنگ ما در آن زمان با زبان فرهنگ ما در این زمان فرق کرده است. شما از دانشگاه شروع کنید تا ادارات دولتی، تا ارتش، تا ژاندارمری آنوقت و تا همه اینها و تا تودههای مردم، جوانها؛ ببینید که ارتش ما و سایر قشرهای ملت و دولتی، مجلس آنوقت و دولت آنوقت و همه اینها در اثر فرهنگ وارداتی چه بودند.
ما هر مطلبی را، [ببینیم، همینطور است.] اگر یک شخصی مریض باشد، تا احساس مرض نکند به طبیب رجوع نمیکند. وقتی احساس مرض کرد، آنوقت میرود پیش طبیب. طبیب هم تا مرض را نشناسد، نمیتواند معالجه بکند. جامعه وقتی که مریض باشد همینطور است. تا جامعه احساس نکند که مریض است، احساس نکند که در حال احتضار است، تا این را احساس نکند، به فکر طبیب نمیافتد، به فکر معالج نمیافتد.
جامعه آنوقت خودش احساس مرض نمیکرد؛ خیال میکرد که نه، ما خودمان سالمیم،
این را مقایسه کنید با حالا و پاسداران عزیز ما و ارتش ما و ژاندارمری ما و شهربانی ما. چه شد که آنوقت آنطور بود، در مقابل اجنبی آنطور زبون بودند و اینوقت اینطور است که جوانها در مقابل امریکا ایستادهاند و شعار میدهند و میگویند که «مرگ بر امریکا»؟!
تلاش مسئولین رژیم سابق برای جلب رضایت اجانب
نکته اینکه این تحول در ارتش پیدا شد، این تحول در سپاه پاسداران پیدا شد، جوانهایی که قبل از این انقلاب در فکر این معنا نبودند اصلاً که جنگی کنند و جهات جنگی را داشته باشند و نظامی باشند، در بین مردم خودشان سربلند بایستند و حفظ کنند مردم را، این چیست؟ فرق مابین این دو زمان چی است؟ این فرق در فرهنگ است.
فرهنگ ما در آن زمان با زبان فرهنگ ما در این زمان فرق کرده است. شما از دانشگاه شروع کنید تا ادارات دولتی، تا ارتش، تا ژاندارمری آنوقت و تا همه اینها و تا تودههای مردم، جوانها؛ ببینید که ارتش ما و سایر قشرهای ملت و دولتی، مجلس آنوقت و دولت آنوقت و همه اینها در اثر فرهنگ وارداتی چه بودند.
ما هر مطلبی را، [ببینیم، همینطور است.] اگر یک شخصی مریض باشد، تا احساس مرض نکند به طبیب رجوع نمیکند. وقتی احساس مرض کرد، آنوقت میرود پیش طبیب. طبیب هم تا مرض را نشناسد، نمیتواند معالجه بکند. جامعه وقتی که مریض باشد همینطور است. تا جامعه احساس نکند که مریض است، احساس نکند که در حال احتضار است، تا این را احساس نکند، به فکر طبیب نمیافتد، به فکر معالج نمیافتد.
جامعه آنوقت خودش احساس مرض نمیکرد؛ خیال میکرد که نه، ما خودمان سالمیم،