- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
جامعهمان سالم است. سایه اعلیحضرت به سر ماست! ارتش ما هم ما را حفظ میکند و امثال اینها. در اثر اینکه احساس درد نمیکرد و اگر احساس درد هم میکرد، طبیبی نبود که این مرض را علاج کند، بلکه آنهایی که دست اندرکار بودند، آنها طبیب معالج نبودند، آنها جنایتکارانی بودند که به عوض دارو، سم به مردم میدادند. [نمیتوانست معالجه بکند.]
اگر دانشگاه ما دانشگاه خودی بود؛ دانشگاه، دانشگاهی نبود که دنبال فرهنگ وارداتی باز بشود، آن درآمدهایی که داشت، آن نبود که در آنوقت بود. شما از آن چیزهایی که از دانشگاههای آنوقت درآمد - البته من نمیخواهم همه را بگویم، استثنا دارد، اما استثنایش کم است - آنهایی که از دانشگاه بیرون آمدند و سیل آنها راه افتاد به طرف انگلستان و فرانسه و اخیراً امریکا، ببینید که اینها در دانشگاه چی تهیه کردند؟ وقتی رفتند در خارج چی تهیه کردند و برای ما چی سوغات آوردند؟ افرادی که آنوقت از دانشگاه بیرون آمده بودند و تحصیلاتشان را هم در خارج کرده بودند و برگشتند در ایران، همانهایی بودند که وزرای آنوقت را و بسیاری از وکلای آنوقت را آنها تشکیل میدادند. این وزرای آنوقت و آن وکلای آنوقت چه میکردند در ایران؟ برای ایران چه تحفه میآوردند؟ تمام کوشش آنها این بود که رضایت در یک برههای، انگلستان را و بعدش امریکا را فراهم کنند. در رأس همه هم، که در آن زمان رضاخان بود و در زمان بعد، محمدرضاخان بود؛ آن هم تمام کوششاش این بود که آنها راضی بشوند؛ برای اینکه، میدید که اگر آنها راضی نباشند، این از بین میرود. وقتی خودخواه بود و میخواست خودش باقی بماند، به این کار نداشت ملت است؛ هرچه میخواهد باشد، من باشم؛ هر که باشد، هر که نباشد.
شما ببینید که منافع این مملکت، منافع این کشور، از نفت گرفته تا سایر منفعتهایی که در این کشور هست و غنی است بحمدالله، این چه میشد. نفت در آنوقت بیشتر از حالاها صادر میشد. به ایران چه میرسید؟ به دستگاه سلطنتی چه میرسید؟ به خارجیها چه میرسید؟ کی منافعش را میبرد؟ آنهایی هم که میخواستند منفعت ایران را برگردانند؛
اگر دانشگاه ما دانشگاه خودی بود؛ دانشگاه، دانشگاهی نبود که دنبال فرهنگ وارداتی باز بشود، آن درآمدهایی که داشت، آن نبود که در آنوقت بود. شما از آن چیزهایی که از دانشگاههای آنوقت درآمد - البته من نمیخواهم همه را بگویم، استثنا دارد، اما استثنایش کم است - آنهایی که از دانشگاه بیرون آمدند و سیل آنها راه افتاد به طرف انگلستان و فرانسه و اخیراً امریکا، ببینید که اینها در دانشگاه چی تهیه کردند؟ وقتی رفتند در خارج چی تهیه کردند و برای ما چی سوغات آوردند؟ افرادی که آنوقت از دانشگاه بیرون آمده بودند و تحصیلاتشان را هم در خارج کرده بودند و برگشتند در ایران، همانهایی بودند که وزرای آنوقت را و بسیاری از وکلای آنوقت را آنها تشکیل میدادند. این وزرای آنوقت و آن وکلای آنوقت چه میکردند در ایران؟ برای ایران چه تحفه میآوردند؟ تمام کوشش آنها این بود که رضایت در یک برههای، انگلستان را و بعدش امریکا را فراهم کنند. در رأس همه هم، که در آن زمان رضاخان بود و در زمان بعد، محمدرضاخان بود؛ آن هم تمام کوششاش این بود که آنها راضی بشوند؛ برای اینکه، میدید که اگر آنها راضی نباشند، این از بین میرود. وقتی خودخواه بود و میخواست خودش باقی بماند، به این کار نداشت ملت است؛ هرچه میخواهد باشد، من باشم؛ هر که باشد، هر که نباشد.
شما ببینید که منافع این مملکت، منافع این کشور، از نفت گرفته تا سایر منفعتهایی که در این کشور هست و غنی است بحمدالله، این چه میشد. نفت در آنوقت بیشتر از حالاها صادر میشد. به ایران چه میرسید؟ به دستگاه سلطنتی چه میرسید؟ به خارجیها چه میرسید؟ کی منافعش را میبرد؟ آنهایی هم که میخواستند منفعت ایران را برگردانند؛