- » امروز یکشنبه، 4 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
کرد. رفاه در بین آنها به طوری بود که دیگر جای این نمیماند که بخواهند برای کس دیگری یا برای حفظ کشورشان چه بکنند. در آنوقت هم دفاع از ملت، از ملت ایران بود، دفاع از کشور ایران بود، حالا هم هست. آنوقت دفاعشان آن بود که عرض کردم که اصلاً مقاومت نشد و اساساً خراب بود و معلوم شد که ارتش میان تهی است و امروز هم شما حال ارتش را، حال پاسدارها را، حال بسیج را، حال اینها را میبینید که دو سال و بیشتر از دو سال است که مقاومت کردهاند و ایستادهاند این جوانها.
و این ملیت نیست که اینها را اینجور کرده. اگر ملیت بود، آنها هم داشتند این را. این آقایانی که خیال میکنند که از ملیت است این امور، اینها نمیفهمند. اگر میفهمیدند خودشان را به این روز نمیانداختند. این ایمان است که اینها را اینطور کرده. آن پاسدار و آن ارتشی که در سنگر خودش نماز شب بخواند، این ارتشی مثل شیر مقاومت میکند؛ برای اینکه برای خداست. آن ارتشی که مشروب بخورد آنجا و قماربازی کند آنجا، برای کی [کار] کند؟ آن تا ببیند پاسدار آمد، سی هزار نفرشان اسیر میشوند، میآیند خودشان را به بند هم میاندازند. شما خیال میکنید که ما در مقابل همین عراق، که همه کشورها دارند از آن حمایت میکنند، پول سرشار را این شیوخ بدبخت به این جانی میدهند و اسلحههای بسیار هم که از همه جا برایشان میآید، شما خیال میکنید که اگر یک روزی در آن زمان اتفاق میافتاد، آن با آن وضعی که داشت و کشور ما با این وضعی که داشت که ملت هیچ کار نداشت به این مسائل، فقط بود ارتشش؛ ارتش آنطوری، یک ساعت اینها میتوانستند مقاومت کنند؟ خدا خواست که آنوقت به این فکر نیفتادند؛ یعنی، آن هم از باب این بود که شاه تسلیم امریکا بود. دیگر داعی نداشتند که نوکر خودشان را چی بکنند. امروز که دو سال بیشتر است شما مقاومت کردهاید و دنبال شما این مردم، زن و مردشان در دنبال شما هستند و دارند کوشش میکنند برای پیشبرد شما، این فرهنگ اسلام است که این را آورده است، نه فرهنگ ملی است و نه فرهنگ شاهنشاهی. اینها بود قبلاً و این مسائل نبود. این اسلام است که جوان را، جوانها را از کنار دریا و از آن بازی که برایشان درست کرده بودند، از آن چاههایی که برایشان کنده بودند،
و این ملیت نیست که اینها را اینجور کرده. اگر ملیت بود، آنها هم داشتند این را. این آقایانی که خیال میکنند که از ملیت است این امور، اینها نمیفهمند. اگر میفهمیدند خودشان را به این روز نمیانداختند. این ایمان است که اینها را اینطور کرده. آن پاسدار و آن ارتشی که در سنگر خودش نماز شب بخواند، این ارتشی مثل شیر مقاومت میکند؛ برای اینکه برای خداست. آن ارتشی که مشروب بخورد آنجا و قماربازی کند آنجا، برای کی [کار] کند؟ آن تا ببیند پاسدار آمد، سی هزار نفرشان اسیر میشوند، میآیند خودشان را به بند هم میاندازند. شما خیال میکنید که ما در مقابل همین عراق، که همه کشورها دارند از آن حمایت میکنند، پول سرشار را این شیوخ بدبخت به این جانی میدهند و اسلحههای بسیار هم که از همه جا برایشان میآید، شما خیال میکنید که اگر یک روزی در آن زمان اتفاق میافتاد، آن با آن وضعی که داشت و کشور ما با این وضعی که داشت که ملت هیچ کار نداشت به این مسائل، فقط بود ارتشش؛ ارتش آنطوری، یک ساعت اینها میتوانستند مقاومت کنند؟ خدا خواست که آنوقت به این فکر نیفتادند؛ یعنی، آن هم از باب این بود که شاه تسلیم امریکا بود. دیگر داعی نداشتند که نوکر خودشان را چی بکنند. امروز که دو سال بیشتر است شما مقاومت کردهاید و دنبال شما این مردم، زن و مردشان در دنبال شما هستند و دارند کوشش میکنند برای پیشبرد شما، این فرهنگ اسلام است که این را آورده است، نه فرهنگ ملی است و نه فرهنگ شاهنشاهی. اینها بود قبلاً و این مسائل نبود. این اسلام است که جوان را، جوانها را از کنار دریا و از آن بازی که برایشان درست کرده بودند، از آن چاههایی که برایشان کنده بودند،