- » امروز جمعه، 23 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
نمونههایی از سلوک رهبران کمونیست
اینها بازی میدهند مردم را، مردم را بازی میدهند. لنین که اینقدر از او تعریف میکنند و کذا، اولاً به واسطه یک شکست جنسی خودش وارد شده و مخالفت کرده است با آنهایی که دیانت داشتند؛ با آن علمایی که آن وقت بودند و علمای خودشان! یک مسئله جنسی بوده است که آنها منعش کردند و او عصبانی شده! آن وقت یک قصه هم از او نقل میکنند که ایشان گفته است که «باید ما حساب کنیم ببینیم که این افرادی که در مملکت ما هستند، خرج و دخلشان چه جوری است، هر نفر آدمی که حساب کردیم در سالْ خرج و دخلش با هم مساوی است یا دخلش بیشتر از خرجش است، این را ما نگاه میداریم؛ برای اینکه خوب خرج خودش را دارد، یک چیزی هم به ما میرسد! هر آدمی که خرجش کمتر نیست [و] دخلش کمتر از خرجش است، این را باید توی دریا انداخت!» این آدم انسان دوست یک همچو آدمی است! اینکه حالا اینقدر از او تعریف میکنند یک همچو آدمی است که این فقرا که نمیتوانند کار بکنند، پیرمرد حالا شده است، ضعیف شده است، یک عیبی دارد که نمیتواند کار کند به اندازه مخارج خودش، این دیگر به درد نمیخورد؛ این را باید ریخت توی دریا راحت بشوند! توی دریا هم بریزند. که دیگر محتاج به اینکه زمین را بکنند و اینها، نباشد! اینها بازی میدهند جوانهای ما را، و تبلیغات است همهاش؛ واقعیت نیست. این یک حکومت و یک، عرض بکنم که رئیس برای آنها [است]؛ و ما هم حکومت خودمان را نشان میدهیم، آن حکومتی که ما میخواهیم.
سیره حاکمان اسلامی
آن حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی خود پیغمبر اکرم است که حاکم بود. ما بناست که رؤسا را [در نظر] بگیریم، رؤسا را نظر بکنیم، سیره رؤسا را نظر بکنیم؛ یکی از آنها هم حضرت امیر بود؛ یکی هم عُمَر بود. ما ببینیم اینها مثل عُمَر هم هستند؟ یکی از آنها هم حضرت امیر. خود پیغمبر را هرکس که سیره نوشته است از رسول اکرم، [نقل کرده که] وضعش در زندگی کمتر بوده است از این مردم عادی که آن وقت در مدینه
اینها بازی میدهند مردم را، مردم را بازی میدهند. لنین که اینقدر از او تعریف میکنند و کذا، اولاً به واسطه یک شکست جنسی خودش وارد شده و مخالفت کرده است با آنهایی که دیانت داشتند؛ با آن علمایی که آن وقت بودند و علمای خودشان! یک مسئله جنسی بوده است که آنها منعش کردند و او عصبانی شده! آن وقت یک قصه هم از او نقل میکنند که ایشان گفته است که «باید ما حساب کنیم ببینیم که این افرادی که در مملکت ما هستند، خرج و دخلشان چه جوری است، هر نفر آدمی که حساب کردیم در سالْ خرج و دخلش با هم مساوی است یا دخلش بیشتر از خرجش است، این را ما نگاه میداریم؛ برای اینکه خوب خرج خودش را دارد، یک چیزی هم به ما میرسد! هر آدمی که خرجش کمتر نیست [و] دخلش کمتر از خرجش است، این را باید توی دریا انداخت!» این آدم انسان دوست یک همچو آدمی است! اینکه حالا اینقدر از او تعریف میکنند یک همچو آدمی است که این فقرا که نمیتوانند کار بکنند، پیرمرد حالا شده است، ضعیف شده است، یک عیبی دارد که نمیتواند کار کند به اندازه مخارج خودش، این دیگر به درد نمیخورد؛ این را باید ریخت توی دریا راحت بشوند! توی دریا هم بریزند. که دیگر محتاج به اینکه زمین را بکنند و اینها، نباشد! اینها بازی میدهند جوانهای ما را، و تبلیغات است همهاش؛ واقعیت نیست. این یک حکومت و یک، عرض بکنم که رئیس برای آنها [است]؛ و ما هم حکومت خودمان را نشان میدهیم، آن حکومتی که ما میخواهیم.
سیره حاکمان اسلامی
آن حکومتی که ما میخواهیم مصداقش یکی خود پیغمبر اکرم است که حاکم بود. ما بناست که رؤسا را [در نظر] بگیریم، رؤسا را نظر بکنیم، سیره رؤسا را نظر بکنیم؛ یکی از آنها هم حضرت امیر بود؛ یکی هم عُمَر بود. ما ببینیم اینها مثل عُمَر هم هستند؟ یکی از آنها هم حضرت امیر. خود پیغمبر را هرکس که سیره نوشته است از رسول اکرم، [نقل کرده که] وضعش در زندگی کمتر بوده است از این مردم عادی که آن وقت در مدینه