- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
نقل- مُهر میکرده، (1) آنجایی که توی آن [نان] جو بوده است، مُهر میکرده است که مبادا اینها باز کنند و یک چیز دیگر توی آن بریزند، یک چربی، یک چیزی، که این مثلاً به واسطه ترحمی که فرزندانش میخواستند به پدر بکنند، و زینب مثلاً میخواسته به پدر بکند، [خورشتی] داخل این بکند، مُهر میکرده که دست نخورده باشد؛ این خوراک حضرت امیر - سلام الله علیه - بود.
آن شبی که شب فوت ایشان، ضربت خوردن ایشان هست، آن شب مهمانام کلثوم، میگویند (2) بوده است؛ وقتی که برایش غذا میآورند، ایشان غذا برای افطارش میآورد، میبیند که نمک آورده و شیر؛ میگوید تو چه وقت دیدی من دو تا خورش داشته باشم؟ یکیاش را بردار. میگویند که رفته است نمک را بردارد؛ گفته است: به جان من شیر را بردار. با نمک دو لقمه دست برد و خورد. این حکومت ماست، حکومت اسلام است، حاکم اسلام است؛ آن هم حاکم کمونیست و مارکسیسم و اینها.
تبلیغات دشمنان، برای غارت ماست
انسان باید تعقل کند ببیند کجا گول خورده است. این گول برای چه؛ این تبلیغات برای چه بوده؟ این نکته، نکته اینکه شما را میخواهند جدا کنند از اسلام، جدا کنند از حکومت اسلامی، باید دید نکته چیست که شما را میخواهند جدا کنند از حکومت اسلامی؟ نکته این است که آن آقا گاز مملکت ما را میخواهد، آن آقا نفت مملکت ما را میخواهد؛ خوب نفت و گاز صاحب دارد، ممکن است اینها داد و قالشان درآید. اسلام میگوید که هیچ قدرتی حق ندارد، هیچ قدرتی نمیتواند بیاید به مسلمین تحمیل بشود؛ اینها هم که میخواهند تحمیل کنند همه چیز را، اینها میخواهند یک محمدرضا را بیاورند و اینجا بگذارند مأمور کنند «مأموریت برای وطنم»! مأمور کنند که این آدم همه استفادههایی که این مملکت دارد به اینها بدهد! خوب ممکن است آخوند صدایش درآید، آخوند را خفه میکنند. آخوندها مفتخورند! این آخوندها همه مفت خورند!
آن شبی که شب فوت ایشان، ضربت خوردن ایشان هست، آن شب مهمانام کلثوم، میگویند (2) بوده است؛ وقتی که برایش غذا میآورند، ایشان غذا برای افطارش میآورد، میبیند که نمک آورده و شیر؛ میگوید تو چه وقت دیدی من دو تا خورش داشته باشم؟ یکیاش را بردار. میگویند که رفته است نمک را بردارد؛ گفته است: به جان من شیر را بردار. با نمک دو لقمه دست برد و خورد. این حکومت ماست، حکومت اسلام است، حاکم اسلام است؛ آن هم حاکم کمونیست و مارکسیسم و اینها.
تبلیغات دشمنان، برای غارت ماست
انسان باید تعقل کند ببیند کجا گول خورده است. این گول برای چه؛ این تبلیغات برای چه بوده؟ این نکته، نکته اینکه شما را میخواهند جدا کنند از اسلام، جدا کنند از حکومت اسلامی، باید دید نکته چیست که شما را میخواهند جدا کنند از حکومت اسلامی؟ نکته این است که آن آقا گاز مملکت ما را میخواهد، آن آقا نفت مملکت ما را میخواهد؛ خوب نفت و گاز صاحب دارد، ممکن است اینها داد و قالشان درآید. اسلام میگوید که هیچ قدرتی حق ندارد، هیچ قدرتی نمیتواند بیاید به مسلمین تحمیل بشود؛ اینها هم که میخواهند تحمیل کنند همه چیز را، اینها میخواهند یک محمدرضا را بیاورند و اینجا بگذارند مأمور کنند «مأموریت برای وطنم»! مأمور کنند که این آدم همه استفادههایی که این مملکت دارد به اینها بدهد! خوب ممکن است آخوند صدایش درآید، آخوند را خفه میکنند. آخوندها مفتخورند! این آخوندها همه مفت خورند!