- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میدهد - از زمان رضا شاه تا حالا، مبتلا هست ایران به یک حکومتی که تمام حیثیت ایران را دو دستی تحویل داده به این نفتخوارها.
فرآیند «اصلاحات ارضی»
وقتی که اقتصادیات ملت را ملاحظه بکنید، زراعت ما را بکلی به هم زدند به اسم «اصلاحات ارضی» که تز امریکا بود. اصلاحات ارضی به ما چه مصیبتها وارد آورد؛ مصیبتی که وارد آورد تمام زراعتهای ایران را از بین برد. یک مملکت زراعی، که یک استان آذربایجان یا خراسانش میتوانست که قوت این ملت را بدهد، حالا رسیده به آنجا که برای سه روز یا سی و سه روز - فوقش سی و سه روز - تمام زراعت ایران برای سی و سه روز جمعیت فعلی ایران کافی است، مابقیاش از کجا؟ مابقی یک بازار درست کردند برای امریکا؛ آنها زیاد داشتند، میسوزاندند یا به دریا میریختند، حالا میدهند پول میگیرند، نفت میگیرند؛ این یک باب که زراعت ما را از بین بردند و ما شدیم جیره خوار آنها و بازار برای آنها؛ ما مصرف [کننده] شدیم.
از آن طرف، یک ضرر دیگر خورد و آن اینکه تمام این دهقانها - که ایشان در اول فرمودند که ما دیگر رعیتها را از چیز بیرون آوردیم و دهقان شدند دیگر، هم سطح شدند با چه [مالک] - تمام این بیچارهها وقتی زراعتهایشان از دستشان رفت، کوچ کردند به شهرها، که عمدهاش تهران است. آمدند در اطراف تهران با یک کوخهایی، با یک چادرهایی، با یک خانههای گِلی کوچک، با عائله زیادشان در آنجا منزل گرفتند و با یک مصیبتهایی این بیچارهها اعاشه میکنند و زندگی. نه برق دارند، نه آب دارند، نه اسفالت دارند. در یک گودالیهایی زندگی میکنند که آب را اگر میخواهند برای بچههایشان بیاورند، این مادر بدبخت باید در زمستان سخت از پلههایی که الآن عددش را یادم نیست، لکن زیاد است عددش، از پنجاه بیشتر، صد تقریباً، از این پلهها باید برود [بالا] تا [به] خیابان برسد، یک کوزه آب کند، باز برگردد این پلهها را طی کند برود توی این کوخ برای بچهاش آب ببرد. این دهقانهای بزرگی [است] که درست کردهاند و این «دروازه تمدن» اینهاست! اینها را برای ما درست کردند! این قضیه زراعت ما، که زراعت
فرآیند «اصلاحات ارضی»
وقتی که اقتصادیات ملت را ملاحظه بکنید، زراعت ما را بکلی به هم زدند به اسم «اصلاحات ارضی» که تز امریکا بود. اصلاحات ارضی به ما چه مصیبتها وارد آورد؛ مصیبتی که وارد آورد تمام زراعتهای ایران را از بین برد. یک مملکت زراعی، که یک استان آذربایجان یا خراسانش میتوانست که قوت این ملت را بدهد، حالا رسیده به آنجا که برای سه روز یا سی و سه روز - فوقش سی و سه روز - تمام زراعت ایران برای سی و سه روز جمعیت فعلی ایران کافی است، مابقیاش از کجا؟ مابقی یک بازار درست کردند برای امریکا؛ آنها زیاد داشتند، میسوزاندند یا به دریا میریختند، حالا میدهند پول میگیرند، نفت میگیرند؛ این یک باب که زراعت ما را از بین بردند و ما شدیم جیره خوار آنها و بازار برای آنها؛ ما مصرف [کننده] شدیم.
از آن طرف، یک ضرر دیگر خورد و آن اینکه تمام این دهقانها - که ایشان در اول فرمودند که ما دیگر رعیتها را از چیز بیرون آوردیم و دهقان شدند دیگر، هم سطح شدند با چه [مالک] - تمام این بیچارهها وقتی زراعتهایشان از دستشان رفت، کوچ کردند به شهرها، که عمدهاش تهران است. آمدند در اطراف تهران با یک کوخهایی، با یک چادرهایی، با یک خانههای گِلی کوچک، با عائله زیادشان در آنجا منزل گرفتند و با یک مصیبتهایی این بیچارهها اعاشه میکنند و زندگی. نه برق دارند، نه آب دارند، نه اسفالت دارند. در یک گودالیهایی زندگی میکنند که آب را اگر میخواهند برای بچههایشان بیاورند، این مادر بدبخت باید در زمستان سخت از پلههایی که الآن عددش را یادم نیست، لکن زیاد است عددش، از پنجاه بیشتر، صد تقریباً، از این پلهها باید برود [بالا] تا [به] خیابان برسد، یک کوزه آب کند، باز برگردد این پلهها را طی کند برود توی این کوخ برای بچهاش آب ببرد. این دهقانهای بزرگی [است] که درست کردهاند و این «دروازه تمدن» اینهاست! اینها را برای ما درست کردند! این قضیه زراعت ما، که زراعت