- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
انهدام کشاورزی به نام اصلاحات!
هیْ «اقتصاد»! یکی از چیزها، خوب اقتصاد است؛ و ایشان (1) هم از علمای اقتصاد است، خوب میداند اینها را؛ باید اینجا زندگی کند؟ نباید خدمت کند به مملکت خودش؟ اقتصاد ما چه! دیگر ما وابستگی نداریم! فلان. میرویم سراغ «اصلاحات ارضی» ای که این هم خودش یکی از لغات است. «اصلاحات»! میبینیم که آنقدر که فاسد کردند این زراعت ما را، آنقدر کشاورزی ما را برگرداندند به هیچ و منهدم کردند که ما در همه چیز محتاجیم، دستمان را دراز کرده ایم به اسرائیل که به ما حتی میوه بدهد! هر چه، گندم، جو، چه، هی دائماً دارد میآید که اگر یک روز جلویش را بگیرند این ملت باید گرسنگی بخورد! میگویند برای سی روز یا سی و سه روز - تمام زراعت ایران برای سی و سه یا سی روز ایران کافی است، مابقی آن را باید از خارج بیاورند! یک مملکتی که صادرکننده بود، حالا باید اینطور باشد. «اصلاحات»! کلمه «اصلاحات» محتوا ندارد. لفظْ لفظ خوبی است، خیلی قشنگ! «انقلاب سفید»! انقلاب «سفید»! انقلابش انقلاب است اما سیاه است! سرخ است! اینها - همه این حرفهایی که اینجاست - همهاش همان الفاظی است که خیلی لفظْ قلمبه است و جالب است، نقاشی شده است الفاظ اما این الفاظ راروی چه گذاشتند؟ وقتی زیر این لفظ را میبینیم چه دارد؟ کی چه چیز را معرفی میکند؟ وقتی زیر پرده را میبینیم، میبینیم محتوا ندارد! الفاظی است ... برای دلخوشی ماها - دلخوشی ملت - آن وقت که ملت نمیتوانست صدا بکند و غافل بود از این مسائل؛ حالا این جور نیست دیگر، محتوا ندارد. «اصلاحات ارضی» یعنی بازار درست کردن برای امریکا و شعب امریکا و اذناب امریکا! ما بازار مصرفیم! آنها گندمهایشان زیادی است - که گاهی از زیادی برای اینکه خراب میشود میریزند به دریا - خوب چه بهتر که «اصلاحات ارضی» شروع کنند! «اصلاحات ارضی» که شروع کردند، آن گندمها را دیگر [به] دریا نمی [ریزند] ... «اصلاحات ارضی» شده! گندمها دیگر تو دریا ریخته نمیشود،
هیْ «اقتصاد»! یکی از چیزها، خوب اقتصاد است؛ و ایشان (1) هم از علمای اقتصاد است، خوب میداند اینها را؛ باید اینجا زندگی کند؟ نباید خدمت کند به مملکت خودش؟ اقتصاد ما چه! دیگر ما وابستگی نداریم! فلان. میرویم سراغ «اصلاحات ارضی» ای که این هم خودش یکی از لغات است. «اصلاحات»! میبینیم که آنقدر که فاسد کردند این زراعت ما را، آنقدر کشاورزی ما را برگرداندند به هیچ و منهدم کردند که ما در همه چیز محتاجیم، دستمان را دراز کرده ایم به اسرائیل که به ما حتی میوه بدهد! هر چه، گندم، جو، چه، هی دائماً دارد میآید که اگر یک روز جلویش را بگیرند این ملت باید گرسنگی بخورد! میگویند برای سی روز یا سی و سه روز - تمام زراعت ایران برای سی و سه یا سی روز ایران کافی است، مابقی آن را باید از خارج بیاورند! یک مملکتی که صادرکننده بود، حالا باید اینطور باشد. «اصلاحات»! کلمه «اصلاحات» محتوا ندارد. لفظْ لفظ خوبی است، خیلی قشنگ! «انقلاب سفید»! انقلاب «سفید»! انقلابش انقلاب است اما سیاه است! سرخ است! اینها - همه این حرفهایی که اینجاست - همهاش همان الفاظی است که خیلی لفظْ قلمبه است و جالب است، نقاشی شده است الفاظ اما این الفاظ راروی چه گذاشتند؟ وقتی زیر این لفظ را میبینیم چه دارد؟ کی چه چیز را معرفی میکند؟ وقتی زیر پرده را میبینیم، میبینیم محتوا ندارد! الفاظی است ... برای دلخوشی ماها - دلخوشی ملت - آن وقت که ملت نمیتوانست صدا بکند و غافل بود از این مسائل؛ حالا این جور نیست دیگر، محتوا ندارد. «اصلاحات ارضی» یعنی بازار درست کردن برای امریکا و شعب امریکا و اذناب امریکا! ما بازار مصرفیم! آنها گندمهایشان زیادی است - که گاهی از زیادی برای اینکه خراب میشود میریزند به دریا - خوب چه بهتر که «اصلاحات ارضی» شروع کنند! «اصلاحات ارضی» که شروع کردند، آن گندمها را دیگر [به] دریا نمی [ریزند] ... «اصلاحات ارضی» شده! گندمها دیگر تو دریا ریخته نمیشود،