- » امروز شنبه، 3 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
باشد و چیزی بیشتر از این نه؛ آن جمال و جلال هیچ نباشد در کار. هر سلطان دموکراتی را که بیاورد اگر بخواهد وارد یک مملکت شکست خورده بشود، ببینید چه جوری وارد میشود! ببینیم چه جوری وارد میشود! این هم وارد شده در یک مملکتی که فتح شده است، سوار شتر غلام است - حالا نوبت اوست - خودش دستش را جلو گرفته و افسار شتر را دارد میکشد. آمدند اشراف مصر آنجا و ... همه هم تعظیم کردند به او. این تعلیم اسلام بوده. خود پیغمبر اکرم وقتی که در یک جمعیتی بودند و نشسته بودند و میخواستند مثلاً مسأله بگویند و صحبت بکنند و قضاوت بکنند و همه کارها، وضع جوری بوده است که کسی وارد میشد از خارج، نمیشناخت، نمیدانست کدام یکی آقاست - عرض میکنم که - سلطان به اصطلاح هست و کدام یکی رعیت است. اینها دور هم نشسته بودند با هم گعده (1) کرده بودند، صحبت میکردند، هیچ معلوم نبود که پیغمبر این است یا این است یا اوست ... نشسته بودند. این مسند (2) هم که برای من - شما برای من درست کردید، این هم نبوده؛ روی زمین مینشستند. همینروی زمین مینشستند، همانروی زمین ناهارشان را میخوردند - آن هم آن ناهار! شما خیال کردید یک ناهاری درست میکردند، سفره میانداختند، یک بساطی بوده؟ همان آدمی که، همین حضرت امیری که، سلطنتش بیشتر از چند مقابل ایران بوده، سفرهاش چی بوده؟ یک ظرفی بوده که توی آن نانهای جو بوده و سرش را هم مُهر میکرده که مبادا دخترش مثلاً یا پسرش ترحم کنند و توی این یک چیزی بریزند: یک چربی، یک روغنی که یک خرده نرم بشود. سرش را مهر میکرده که دست به آن نزنند. این نان خشک خوراک این امپراتور بوده که از مملکت ایران بیشتر تحت امپراتوریاش بوده؛ آن [هم] سلوکش که گفتم.
شیوه رهبری پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع)
دوتا قصه از آنها نقل میکنم: حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - (قبل از این هم چند جا یک دفعه گفتم) حضرت رسول - صلی الله [علیه و آله] و سلم - در آن اواخر
شیوه رهبری پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع)
دوتا قصه از آنها نقل میکنم: حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - (قبل از این هم چند جا یک دفعه گفتم) حضرت رسول - صلی الله [علیه و آله] و سلم - در آن اواخر