- » امروز چهارشنبه، 16 آبان 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
- خدای نخواسته مثلاً - یک رژیم سلطنتی به هم بخورد! از این جهت به خیابانها میریزند و فریاد میزنند!
این هم یک تشبث ایشان کردند که به سرنیزه پناه بردند و به چماق پناه بردند. این هم یک چیزی است که تا حالا مدتی است که این مسئله هست و فایده نکرده؛ یعنی آن حکومت نظامی که از قوانینش مثلاً این است که - یا اعلام کردند به اینکه - بیش از دو نفر نباید اجتماع کنند، اگر اجتماع بکنند چه خواهد شد، در همان پشت سر اعلامیه و پشت سر این حرفها، هفتادهزار نفر، صدهزار نفر، سیصد هزار نفر مردم حرکت میکردند و از این طرف و آن طرف میرفتند و حرفهایشان را میزدند! این حکومت نظامی نتوانست در مردم تأثیر بکند. یک مردمی که از جان خودشان گذشتند، دیگر این را نمیشود با حکومت نظامی اینها را جلوگیری کرد. یک مردمی که جوانشان را میدهند و بعد هم افتخار میکنند، یک زنی که اولادش را - جوانش را - فدا میکند و بعد هم میگوید که من مفتخرم به اینکه یک همچو خدمتی به اسلام کردم، این نمیشود دیگر با سرنیزه. مگر سرنیزه غیر از این است که میکشد آدم را، آن هم میگوید من میخواهم بکشند مرا! این را نمیشود با سرنیزه. این راه حلهای احمقانه است که یکوقت حکومت نمیدانم «آشتی» میآورند و آن بساط را درست میکنند، حالا هم حکومت نظامی آوردند. حکومت نظامی! مگر شما تا حالا حکومتتان نظامی نبوده؟! بله؟ حاکمش نظامی نبوده است؟ یعنی یک نفر وکیل بوده حالا حاکم شده اما حکومت، آنکه طرز حکومت بود، طرز حکومتْ نظامی بود؛ یعنی همه ایران حکومتِ نظامی بود! بعضیاش رسمی بود، بعضیاش غیررسمی بود! مردم حکومت نظامی را دیدهاند، دیگر چیز عجیبی نیست که حالا به چشم مردم عجب بیاید و بترسند از این؛ چیز عادی مردم است!
مردم از حکومت نظامی ترس ندارند
کسی خیال کند که این راه حل است، حکومت نظامی راه حل است، یا دنبال این - مثلاً - امریکا خیال بکند به اینکه کودتای نظامی میشود، کودتای نظامی میشود و این رژیم را میبرد و نظامی را میآورد، مگر میشود؟ یعنی در مردم مگر تأثیر دارد این؟
این هم یک تشبث ایشان کردند که به سرنیزه پناه بردند و به چماق پناه بردند. این هم یک چیزی است که تا حالا مدتی است که این مسئله هست و فایده نکرده؛ یعنی آن حکومت نظامی که از قوانینش مثلاً این است که - یا اعلام کردند به اینکه - بیش از دو نفر نباید اجتماع کنند، اگر اجتماع بکنند چه خواهد شد، در همان پشت سر اعلامیه و پشت سر این حرفها، هفتادهزار نفر، صدهزار نفر، سیصد هزار نفر مردم حرکت میکردند و از این طرف و آن طرف میرفتند و حرفهایشان را میزدند! این حکومت نظامی نتوانست در مردم تأثیر بکند. یک مردمی که از جان خودشان گذشتند، دیگر این را نمیشود با حکومت نظامی اینها را جلوگیری کرد. یک مردمی که جوانشان را میدهند و بعد هم افتخار میکنند، یک زنی که اولادش را - جوانش را - فدا میکند و بعد هم میگوید که من مفتخرم به اینکه یک همچو خدمتی به اسلام کردم، این نمیشود دیگر با سرنیزه. مگر سرنیزه غیر از این است که میکشد آدم را، آن هم میگوید من میخواهم بکشند مرا! این را نمیشود با سرنیزه. این راه حلهای احمقانه است که یکوقت حکومت نمیدانم «آشتی» میآورند و آن بساط را درست میکنند، حالا هم حکومت نظامی آوردند. حکومت نظامی! مگر شما تا حالا حکومتتان نظامی نبوده؟! بله؟ حاکمش نظامی نبوده است؟ یعنی یک نفر وکیل بوده حالا حاکم شده اما حکومت، آنکه طرز حکومت بود، طرز حکومتْ نظامی بود؛ یعنی همه ایران حکومتِ نظامی بود! بعضیاش رسمی بود، بعضیاش غیررسمی بود! مردم حکومت نظامی را دیدهاند، دیگر چیز عجیبی نیست که حالا به چشم مردم عجب بیاید و بترسند از این؛ چیز عادی مردم است!
مردم از حکومت نظامی ترس ندارند
کسی خیال کند که این راه حل است، حکومت نظامی راه حل است، یا دنبال این - مثلاً - امریکا خیال بکند به اینکه کودتای نظامی میشود، کودتای نظامی میشود و این رژیم را میبرد و نظامی را میآورد، مگر میشود؟ یعنی در مردم مگر تأثیر دارد این؟