- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
انجام بدهند، میخواهند غیرمستقیم این کار را انجام بدهند که به مردم بفهمانند که آقا توبه این آقا این است! این توبهای که دارد میکند و در پیشگاه ملتْ عذرِ تقصیر میخواهد و التزام میدهد و ضمانت میکند، این الآن که توی زبانش التزام و ضمانت است زیر عبایش تفنگ است! این را ملت باورش بیاید؟! کدام ملت، کدام احمق باورش میآید این را؟! چه کسی این مطلب را باورش میآید؟ آنها هم که مطالعه در حال شما نکردهاند، آخر باورشان میآید یک همچو مطلبی که با هم تو این کار را داری انجام میدهی؟ کسی احتمال میدهد که نظامی بدون اینکه شاه امر بکند آدم بکشد؟! نظامی بهروی مردم آتش روشن کند بدون اینکه امر مستقیم شاه در این مسئله باشد؟!
اینها در این جلسهای که داشتند فکر علیلشان به این منتهی شد که بیایید یک کاری بکنیم که اعلیحضرت را مصون نگه داریم و بگوییم که آقا توبه کار است لکن نظامی، خودش کار خودش را انجام بدهد! اینها نظامی هستند که این را انجام میدهند نه شاه! و جوری اینها ترتیب آن را دادند که خود مطلب - متن قضیه - مطلب را روشن کرد که چه هست: همان قضیه دم خروس است! متن قضیه معلوم بود که این یک صورت سازی است. و به نظر انسان میرسد که اینهایی که این مطلب را تنظیم کردهاند، با اینکه از آن طرف دیدند که ریاکاریها به جایی نرسید، حکومت نظامی و سرنیزه هم به جایی نرسید، خوب، ضم این دوتا، ضم [لا] شی ء به لاشی ء است، ضم هیچی به هیچی است؛ آن به جایی نرسید، این هم به جایی نرسید، خوب دوتایش هم همان است دیگر! به جایی نمیرسد. اینها در عین حالی که این معنا را دیدند، این طرح را دادند که مردم در خود طرح بفهمند که مسئله این نیست که ایشان میگوید من توبه کردم و یک انتخابات آزادی و یک - عرض میکنم - مملکت صحیحی و مستقلی و آزادی بعد از این من تحویل میدهم. همین حالایی که دارد میگوید «استغفرالله» و «التوبه»، همین حالا مسلسلهای او با امر او دارند مردم را میکشند! همین حالا که «التوبه» او باز قلمش خشک نشده، قم را به آتش زدند، زنجان را به آتش زدند. سایر مملکت هم حتماً این چیزها هست که ما لابد تا عصری یا شبی اطلاع پیدا میکنیم. نمیشود این مردم را دیگر بازی داد؛ فکر دیگر باید
اینها در این جلسهای که داشتند فکر علیلشان به این منتهی شد که بیایید یک کاری بکنیم که اعلیحضرت را مصون نگه داریم و بگوییم که آقا توبه کار است لکن نظامی، خودش کار خودش را انجام بدهد! اینها نظامی هستند که این را انجام میدهند نه شاه! و جوری اینها ترتیب آن را دادند که خود مطلب - متن قضیه - مطلب را روشن کرد که چه هست: همان قضیه دم خروس است! متن قضیه معلوم بود که این یک صورت سازی است. و به نظر انسان میرسد که اینهایی که این مطلب را تنظیم کردهاند، با اینکه از آن طرف دیدند که ریاکاریها به جایی نرسید، حکومت نظامی و سرنیزه هم به جایی نرسید، خوب، ضم این دوتا، ضم [لا] شی ء به لاشی ء است، ضم هیچی به هیچی است؛ آن به جایی نرسید، این هم به جایی نرسید، خوب دوتایش هم همان است دیگر! به جایی نمیرسد. اینها در عین حالی که این معنا را دیدند، این طرح را دادند که مردم در خود طرح بفهمند که مسئله این نیست که ایشان میگوید من توبه کردم و یک انتخابات آزادی و یک - عرض میکنم - مملکت صحیحی و مستقلی و آزادی بعد از این من تحویل میدهم. همین حالایی که دارد میگوید «استغفرالله» و «التوبه»، همین حالا مسلسلهای او با امر او دارند مردم را میکشند! همین حالا که «التوبه» او باز قلمش خشک نشده، قم را به آتش زدند، زنجان را به آتش زدند. سایر مملکت هم حتماً این چیزها هست که ما لابد تا عصری یا شبی اطلاع پیدا میکنیم. نمیشود این مردم را دیگر بازی داد؛ فکر دیگر باید