باشد، آن هم یک شاهی که همه می‌دانند که همه کارها دست خود این است و همه دیکتاتوریها را این دارد می‌کند، آن وقت کسی بگوید که - چنانچه گفتند اینهایی که، طرفدارهای شاه و امریکا این حرفها را گفتند که - گناهی گردن ایشان نیست! ایشان هیچ اطلاع از این مسائل نداشتند! شاه که آمد در قم و در حضور این همه جمعیت ایستاد و نطق کرد و بدگویی کرد به علمای اسلام و بدگویی کرد به طبقات مردم، این گناهش گردن دیگران است! ایشان اطلاع اصلاً نداشته است از این مسائل. شاهی که پشت رادیو می‌گوید که این ملاها، این فلان، اینها ارتجاعی هستند، اینها چه هستند، به مردم امر می‌کند که از اینها مثل حیوانِ نجس احتراز بکنید، ایشان اطلاعی نداشته است! این چه گناهی شد؟! این گناه گردن دیگران است که [توهین‌] کرده‌اند! ایشان اطلاعی نداشته‌اند مثلاً دیکته کرده‌اند دیگران، ایشان هم ندانسته این را چه نوشته اینجا، از رو خوانده است! مثل بچه‌هایی که یک چیزی می‌خوانند و متوجه نمی‌شوند مفادش چیست، ایشان هم خوانده و نفهمیده که مفاد این چه هست!
فضاحتی به نام «انقلاب شاه و ملت»
قضیه «اصلاحات ارضی» - به اصطلاح خودشان - و این بساطی که درست کردند و ایشان خودش می‌گوید «انقلاب شاه و ملت، انقلاب سفید»، ایشان می‌گوید انقلاب «شاه و ملت»، نه این انقلاب شاه و ملت نبوده است، شاه بی‌اطلاع از این مسائل بوده! خودش که می‌گوید «انقلاب شاه و ملت»، یک کاغذی اینها نوشته‌اند که این را بخوان، و این اینقدر ادراک نمی‌کند که بفهمد «انقلاب شاه و ملت» یعنی شاه هم دخالت دارد! این همین عبارت را می‌خواند و نمی‌داند چه چیز نوشته است‌روی اینجا! به منطق این آقایی که می‌گوید شاه بی‌اطلاع بوده است، از همه امور بی‌اطلاع است.
خوب، پس اینکه نمی‌شود کسی باورش بیاید. حالا فرضاً یکی هم این حرف را بزند اما ماها می‌توانیم باور بکنیم که این شاه که همه کارها را خودش می‌گوید که باید به نظر من باشد و منم که همه کارها را انجام می‌دهم و دیگران را هیچ حساب نمی‌کرد - تا چند
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>