- » امروز دوشنبه، 12 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
خوب، همین روزنامههای فعلی ایران که آن وقت هر چه مینوشتند؛ فقط فرمایش «اعلیحضرت آریامهر» بود و هر چه میگفتند؛ ثناخوانی و ثناگویی او بود و از آرای ملت هیچ در آن نبود، الآن دارند میگویند که ما آزاد نبودیم! همین روزنامههای خودشان است. همینهایی که از خودشان هست الآن دارند میگویند که ما در این چیزهایی که آن وقت مینوشتیم آزاد نبودیم. حالا هم نمیگذارندشان آزاد باشند. این هم یکی از چیزهاست. خوب، کدام روزنامه در زمان سلطنت ایشان - حالا سلطنت پدرش که محل ابتلای ما نیست، آن یا بدتر از این بود یا مثل این بود - کدام یکی از این روزنامههایی که ما داریم، مطبوعاتی که ما داریم، اینها در زمان سلطنت ایشان، از اولی که سلطنت را متفقین اعطا کردند به ایشان، تحمیل کردند این آدم را به ملت ایران تا حالا، بیایند ببینند که کدام یک از این مطبوعات آزاد بوده است و «اعلیحضرت» آزاد کرده است؟
علاوه «اعلیحضرت» حالا آزاد کردهاند، خوب در یک سال پیش از این چطور؟ معلوم میشود که یک سال پیش از این آزادی نبوده و ایشان حالا آزاد کردهاند!
اعتراف به عدم آزادی
پس ایشان مجرم است، ایشان خیانتکار است، به منطق کارتر خیانتکار است؛ همین که میخواهد او را پاکیزه کند و منزهش کند! خوب، ایشان میگوید که الآن دموکراسی تند و قاطعی ایشان عمل کرده است و از این جهت با ایشان مخالف هستند. خوب، این دموکراسی تند و قاطع را تازگی اعطا کردهاند؛ چنانکه خود شاه هم میگوید که ما اعطای آزادی میخواهیم بکنیم. یکی نیست بگوید: آقا تو چه کارهای که اعطای آزادی میخواهی بکنی؟ آزادیای که قانون اساسی به مردم داده است؛ شما اعطا میخواهی بکنی؟ تو چه کاره هستی که میخواهی اعطا بکنی؟ تو بر فرض اینکه سلطنت تو هم یک سلطنت قانونی بوده است، و حال اینکه نیست، هیچ وقت سلطنت نباید بکنی؛ تو در این مدتی که در کرسی سلطنتِ غصبِ غاصبانه نشستهای، همهاش را حکومت کردهای، هیچ وقت هیچ دولتی خودش اختیار نداشته است که کاری بکند و همه را تو کردی. همه جرمها گردن تو است. پس با همین منطق کارتر که حالا آزادی داده است و دموکراسی
علاوه «اعلیحضرت» حالا آزاد کردهاند، خوب در یک سال پیش از این چطور؟ معلوم میشود که یک سال پیش از این آزادی نبوده و ایشان حالا آزاد کردهاند!
اعتراف به عدم آزادی
پس ایشان مجرم است، ایشان خیانتکار است، به منطق کارتر خیانتکار است؛ همین که میخواهد او را پاکیزه کند و منزهش کند! خوب، ایشان میگوید که الآن دموکراسی تند و قاطعی ایشان عمل کرده است و از این جهت با ایشان مخالف هستند. خوب، این دموکراسی تند و قاطع را تازگی اعطا کردهاند؛ چنانکه خود شاه هم میگوید که ما اعطای آزادی میخواهیم بکنیم. یکی نیست بگوید: آقا تو چه کارهای که اعطای آزادی میخواهی بکنی؟ آزادیای که قانون اساسی به مردم داده است؛ شما اعطا میخواهی بکنی؟ تو چه کاره هستی که میخواهی اعطا بکنی؟ تو بر فرض اینکه سلطنت تو هم یک سلطنت قانونی بوده است، و حال اینکه نیست، هیچ وقت سلطنت نباید بکنی؛ تو در این مدتی که در کرسی سلطنتِ غصبِ غاصبانه نشستهای، همهاش را حکومت کردهای، هیچ وقت هیچ دولتی خودش اختیار نداشته است که کاری بکند و همه را تو کردی. همه جرمها گردن تو است. پس با همین منطق کارتر که حالا آزادی داده است و دموکراسی