- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
منطق است، یک کسی اسم آزادی را میگذارد به آن چیزی که شما میگویید شکنجه! ایشان میفرمایند به حسب این منطق که این اشخاصی که توی حبس الآن در اختناق واقع شدهاند، در حبس واقع شد [ه ا] ند، در شکنجه واقع شدهاند، اینها هستند که اعطای آزادی به آنها کردم! استقلال هم در منطق شاه یک چیز دیگر است: یک مملکتی که همه چیزش پیوسته به غیر است، یک مملکتی که به تمام ابعادش وابسته است؛ و ایشان وابستهاش کرده.
نمایندگان برگزیده امریکا
شما خیال میکنید که این وکلایی که شاه خودش انتصاب میکند، و به ملت هم که مربوط نیست، خودش است؟ نخیر، اینها را سفارتخانه اسمهایشان را هم نوشتهاند قبلاً، میآورند میدهند اینجا، اینها باید وکیل بشوند. این حالا نبوده، در زمان رضا خان هم بود از سفارتخانهها. منتها در یکوقت این سفارت انگلیس این کارها را میکرد؛ سابقش هم لابد سفارت روس میکرده است؛ حالا سفارت امریکا میکند. شاید هم با هم باشند؛ انگلیس و شوروی و امریکا تفاهم کرده باشند. برای خوردن مال مردم تفاهم هم میکنند: این گازش را میبرد، این نفتش را. این وکلای ما دیکته امریکاست. [اگر] از شاه هم بود، میگفتیم خوب باز اهل مملکت است؛ با آنکه یک اهل مملکتِ این جوری ما نمیخواهیم، لکن این خودش هم این را نمیگوید؛ این را از آنجا مینویسند که اینها باید وکیل بشوند؛ او هم عیناً ارجاع میدهد به دستگاههای اجرایی، میگوید: اینها وکیل بشوند. مردم چه کارهاند؟ به مردم چه کار دارند اینها؟ مردم باید دست تو سرشان [زد]. مردم باید کار بکنند و هیچ نخورند. عمل بکنند و خوراک ...؛ چیزی که از آنها پیدا میشود به جیب ایشان برود؛ و آنچه که ... زیادش آمد، کارتر و امریکا زیاد آمده، به جیب عائله شاه برود و پهلوی. وضع مردم چه است؟ وضع مردم کتک است؛ خوب، یک چیزی باید بخورند! کتک [بخورند].
رژیم شاه از دید اسلام
ما حرفمان این است که این وضع باید برچیده بشود. نمیشود اینطور. نمیشود که
نمایندگان برگزیده امریکا
شما خیال میکنید که این وکلایی که شاه خودش انتصاب میکند، و به ملت هم که مربوط نیست، خودش است؟ نخیر، اینها را سفارتخانه اسمهایشان را هم نوشتهاند قبلاً، میآورند میدهند اینجا، اینها باید وکیل بشوند. این حالا نبوده، در زمان رضا خان هم بود از سفارتخانهها. منتها در یکوقت این سفارت انگلیس این کارها را میکرد؛ سابقش هم لابد سفارت روس میکرده است؛ حالا سفارت امریکا میکند. شاید هم با هم باشند؛ انگلیس و شوروی و امریکا تفاهم کرده باشند. برای خوردن مال مردم تفاهم هم میکنند: این گازش را میبرد، این نفتش را. این وکلای ما دیکته امریکاست. [اگر] از شاه هم بود، میگفتیم خوب باز اهل مملکت است؛ با آنکه یک اهل مملکتِ این جوری ما نمیخواهیم، لکن این خودش هم این را نمیگوید؛ این را از آنجا مینویسند که اینها باید وکیل بشوند؛ او هم عیناً ارجاع میدهد به دستگاههای اجرایی، میگوید: اینها وکیل بشوند. مردم چه کارهاند؟ به مردم چه کار دارند اینها؟ مردم باید دست تو سرشان [زد]. مردم باید کار بکنند و هیچ نخورند. عمل بکنند و خوراک ...؛ چیزی که از آنها پیدا میشود به جیب ایشان برود؛ و آنچه که ... زیادش آمد، کارتر و امریکا زیاد آمده، به جیب عائله شاه برود و پهلوی. وضع مردم چه است؟ وضع مردم کتک است؛ خوب، یک چیزی باید بخورند! کتک [بخورند].
رژیم شاه از دید اسلام
ما حرفمان این است که این وضع باید برچیده بشود. نمیشود اینطور. نمیشود که