- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
یک بویی از الوهیت میداد، تا اینجا رسیده است که قدرتهای بشری را زیر پا گذاشت یعنی مشت غلبه کرد بر تانک، مشت غلبه کرد بر توپ؛ توپها و تانکهایی که در ایران آورده بودند و متمرکز کرده بودند. و اینها، مشتهای جوانها و پیرها و زنهای ما در مقابلش ایستاد و گفت که دیگر اثر ندارد. چرا اثر ندارد؟ برای اینکه للَّهِ است. مگر با خدا میشود معارضه کرد؟ مگر مقابله میشود با خدا کرد؟ این کارْ خدایی است، للَّهِ است، برای خداست. همه این دعویهایی که اینها داشتند پیچید و کنار گذاشت.
اصلاح ویرانیها و خرابیها
اما حالا باز اول کار است. شما خیال نکنید ما رسیدیم به مطلب، و برویم بخوابیم سر جایمان. خیر قیامِ للَّه، الآن اول کار است. به حَسَب آن چیزی که اهل معرفت میگویند، منزل اول است یقظه (1)؛ ما خیلی راه داریم الآن. آقا ما وارث یک مملکت هستیم که همه چیزش را این مرد به باد فنا داد، همه چیزش را. شماروی هر مطلبی که دست بگذارید، روی هر مظهری از مظاهر تمدن که دست بگذارید، این به باد داده است. به باد داد و فریاد زد که من «تمدن بزرگ» آوردم! دانشگاه ما را به باد فنا داد، زراعت ما را به باد فنا داد، نفت ما را همهاش را تقریباً - میگوید بیست سال دیگر مانده - نمیدانم - چند سال دیگر! اینطور که شما میدهید بله. همه چیز ما را به باد [داد]. جوانهای ما را فانی کرد، به باد فنا داد. از همه شناعتها [و] جنایتها بالاتر، از دست دادن نیروی انسانی است؛ انسان است که میتواند کار بکند و ارزش دارد والّا آب و خاک و اینها ارزش ندارد، انسان ارزش دارد. این انسانیت را سلب کرد از ایران؛ جوانها و نیروهای جوانهای ما را اصل به باد فنا داد. این جوانهایی که الآن در آلمان آمدند برای نیروی اتمی، از آنها شما بپرسید - خوب آمدند به من گفتند - شما هم از آنها بپرسید، خودشان هم میدانند میگویند ما را پایین نگه داشتند، نمیگذارند و هیچ اثر هم ندارد کار ما؛ کاری بیاثر! و نگه داشتن نیرویی که استعداد دارد ترقی بکند، در یک حدی خفهاش میکنند نگهش میدارند.
اصلاح ویرانیها و خرابیها
اما حالا باز اول کار است. شما خیال نکنید ما رسیدیم به مطلب، و برویم بخوابیم سر جایمان. خیر قیامِ للَّه، الآن اول کار است. به حَسَب آن چیزی که اهل معرفت میگویند، منزل اول است یقظه (1)؛ ما خیلی راه داریم الآن. آقا ما وارث یک مملکت هستیم که همه چیزش را این مرد به باد فنا داد، همه چیزش را. شماروی هر مطلبی که دست بگذارید، روی هر مظهری از مظاهر تمدن که دست بگذارید، این به باد داده است. به باد داد و فریاد زد که من «تمدن بزرگ» آوردم! دانشگاه ما را به باد فنا داد، زراعت ما را به باد فنا داد، نفت ما را همهاش را تقریباً - میگوید بیست سال دیگر مانده - نمیدانم - چند سال دیگر! اینطور که شما میدهید بله. همه چیز ما را به باد [داد]. جوانهای ما را فانی کرد، به باد فنا داد. از همه شناعتها [و] جنایتها بالاتر، از دست دادن نیروی انسانی است؛ انسان است که میتواند کار بکند و ارزش دارد والّا آب و خاک و اینها ارزش ندارد، انسان ارزش دارد. این انسانیت را سلب کرد از ایران؛ جوانها و نیروهای جوانهای ما را اصل به باد فنا داد. این جوانهایی که الآن در آلمان آمدند برای نیروی اتمی، از آنها شما بپرسید - خوب آمدند به من گفتند - شما هم از آنها بپرسید، خودشان هم میدانند میگویند ما را پایین نگه داشتند، نمیگذارند و هیچ اثر هم ندارد کار ما؛ کاری بیاثر! و نگه داشتن نیرویی که استعداد دارد ترقی بکند، در یک حدی خفهاش میکنند نگهش میدارند.