رأی می‌دهید؛ اگر یک دِه به ایشان رأی داد ما تصدیق می‌کنیم که ایشان سلطان السلاطین است. اما نیست همچو چیزی. نه رأی داده‌اند تا حالا نه به این ماده از قانون تاکنون عمل شده است؛ نه در زمان سابق نه در زمان سلطنت ایشان به این ماده قانون عمل نشده. بر فرض اینکه این اشکالاتی که ما راجع به این ماده داریم اینها همچو غَمْضِ عَیْن کنیم، لکن عمل نشده به این ماده. ماده یک ماده معطلی است مثل خیلی از مواد قانون اساسی که معطّل است، از اول عمل نشده تا حالا به آن.
غیر قانونی بودن تمام امور در سلطنت شاه
خوب، روی این زمینه که سلطنت این آقا قانونی نیست، اولاً یاغی است؛ کسی که سلطنتش قانونی نیست و آمده به زور دارد سلطنت می‌کند - به حَسَب قانون اساسی - ایشان یاغی است. ایشان باید محاکمه بشود که چرا آمدی؟ چرا ادعای سلطنت تو داری می‌کنی؟ چرا، چرا تاجگذاری کردی؟ چرا مردم را چه کردی؟ چرا مالیات گرفتی؟ چرا حقوق سلطنت گرفتی؟ همه‌اش چرا، همه‌اش چرا. ایشان هم جواب ندارد بدهد. و مهم این است که کلیه قراردادهایی که از زمان مشروطه تا حالا شده کلیه قراردادها باطل.
است- به حَسَب قانون اساسی. برای اینکه قانون اساسی می‌گوید که باید مجلس باشد به آرای مردم، و سلطان وقت که قسم خورده است برای مردم و وفاداری و کذا و کذا، این هم امر بکند به اینکه انتخابات آزاد چه بشود و انتخابات درست بشود و بعد از انتخاباتْ آنها رأی به - مثلاً - هر چه دادند، با قواعد دیگری که هست از قانون اساسی و متمم قانون اساسی، آن وقت قانونیت پیدا می‌کند. این قراردادهایی که در زمان مشروطیت، چه زمان مظفرالدین شاه و چه زمان احمد شاه و چه زمان این دوتای دیگر، تمام این قراردادها که شده است، نه سلطانش سلطان قانونی بوده - به حَسَب قانون اساسی - نه مجلسْ مجلس قانونی بوده. اما سلطانْ قانونی نبوده است که عرض کردم که مردم رأی هیچ وقت ندادند بر سلطنت ایشان. ایشان باید خودش هم قبول داشته باشد. منتها اینها می‌گویند که اصلاً ملت زاییده که شده است، هر بچه‌ای که آمده است، او سلطنت را میل دارد! دوست‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>