- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
آن یا نزدیک به ما بوده - در این جنبشها کسی که قیام کرده باز از این طبقه بودند. طبقات دیگر هم همراهی کردند لکن اینها ابتدا شروع کردند. در قضیه تنباکو اینها بودند که به هم زدند اوضاع را؛ در قضیه مشروطه اینها بودند که جلو افتادند و مردم هم همراهی کردند با آنها؛ در این قضایای دیگر هم روحانیت با شما هم رفیق بوده است؛ بوده است با همه. این هم یکی از چیزهایی بود که اینها درست میکردند که اینها را جدا کنند از هم، و همه را با هم دشمن کنند. آنها [مردم] بجنگند با هم، آنها [نفتخواران] نفتهای ما را ببرند! آنها ذخایر ما را ببرند.
ایجاد اختلاف میان اقشار ملت
در این زمان پنجاه سالی که شاید شما (1) و من یادمان از اول باشد و بسیاری از آقایان یادشان نیست، از اول که رضاشاه آمد اینجا، این را انگلیسها آوردند، آن وقت امریکا خیلی [قوی] نبود، انگلیسها آوردند. در رادیو دهلی - که آن وقت تحت فعالیت انگلیسها بود - من خودم شنیدم که رضاخان را ما آوردیم در ایران؛ آوردیم و بعد به ما خیانت کرد بردیم او را! آوردن و بردن را خود آنها گفتند که ما کردیم این کار را! و مسئله اینطور بود. این آدم هم که بعد از رضاخان بود، که این بدتر از او کرد به این ملت، این هم در کتاب خودش اقرار کرد که متفقین که آمدند اینجا صلاح دیدند که ما باشیم! متفقین ایشان را گذاشتند اینجا، این مصیبت را برای ما بار آوردند. و این مصیبتهایی که الآن ما میکشیم و کشیدیم برای این بوده است که ما از هم جدا بودیم. ما و شما در یک مجمعی با هم صحبت نکردیم که ببینیم ما چه میگوییم شما چه میگویید. ما با قضات دادگستری از هم جدا بودیم. ما با دانشگاه از هم جدا بودیم. دانشگاهیها را آنها جوری کرده بودند که ما به آنها بدبین بودیم؛ ما را جوری کرده بودند که آنها به ما بدبین بشوند. ما از هم جدا بودیم. در زمان رضاخان آخوند را جوری کرده بودند که مردم سوار اتومبیل نمیکردند! یکی از دوستان من گفت که من در اراک میخواستم سوار اتومبیل بشوم، شوفر گفت که ما دو
ایجاد اختلاف میان اقشار ملت
در این زمان پنجاه سالی که شاید شما (1) و من یادمان از اول باشد و بسیاری از آقایان یادشان نیست، از اول که رضاشاه آمد اینجا، این را انگلیسها آوردند، آن وقت امریکا خیلی [قوی] نبود، انگلیسها آوردند. در رادیو دهلی - که آن وقت تحت فعالیت انگلیسها بود - من خودم شنیدم که رضاخان را ما آوردیم در ایران؛ آوردیم و بعد به ما خیانت کرد بردیم او را! آوردن و بردن را خود آنها گفتند که ما کردیم این کار را! و مسئله اینطور بود. این آدم هم که بعد از رضاخان بود، که این بدتر از او کرد به این ملت، این هم در کتاب خودش اقرار کرد که متفقین که آمدند اینجا صلاح دیدند که ما باشیم! متفقین ایشان را گذاشتند اینجا، این مصیبت را برای ما بار آوردند. و این مصیبتهایی که الآن ما میکشیم و کشیدیم برای این بوده است که ما از هم جدا بودیم. ما و شما در یک مجمعی با هم صحبت نکردیم که ببینیم ما چه میگوییم شما چه میگویید. ما با قضات دادگستری از هم جدا بودیم. ما با دانشگاه از هم جدا بودیم. دانشگاهیها را آنها جوری کرده بودند که ما به آنها بدبین بودیم؛ ما را جوری کرده بودند که آنها به ما بدبین بشوند. ما از هم جدا بودیم. در زمان رضاخان آخوند را جوری کرده بودند که مردم سوار اتومبیل نمیکردند! یکی از دوستان من گفت که من در اراک میخواستم سوار اتومبیل بشوم، شوفر گفت که ما دو