- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
میشد چه داشتیم؟ وعدهها زیاد است البته! وعده به اینکه صنعتی میکنیم مملکت را! کدام صنعتی کردید شما؟ ذوب آهنتان برای این بوده است که یک دسته از این شورویها را بیاورید در اینجا بر شما حکومت کنند! شما کاری نکردید. شما از آنجا همه چیزها را گرفتید آوردید اینجا چفت و بندش میکنید: مونتاژ! نه صنعتتان صنعت است، نه زراعتْ ما داریم، نه فرهنگ داریم.
فرهنگ استعماری و وابسته
آقا، نیروی انسانی ما را به باد دادند اینها. این فرهنگ ما یک فرهنگ استعماری است که نگذارد این نیروی انسانی رشد بکند. اینها را به یک حد محدودی نگه بدارد، نگذارد اینها رشد بکنند. رشد انسانی را نمیگذارند بکنیم. من که در فرانسه بودم از این اطراف میآمدند سراغ من؛ مِنجمله از آلمان مکرر آمدند اینهایی که در نیروهای اتمی کار میکنند. مطالبی اینها میگفتند؛ مِنجمله اینکه نمیگذارند که ما چیز بفهمیم! چند صد نفر آنجا بردهاند و میخواهند نیروی اتمی درست کنند برای خودشان. میگویند نمیگذارند ما کار [یاد بگیریم] علاوه بر این، میگویند اینکه الآن دارند درست میکنند برای مملکت مضر است. آنهایی که در همان جا کار میکردند به ما گفتند که این کار برای مملکت مضر است، خطر دارد برای مملکت اینها! هر جا الآن شما دست بگذارید، اسم محمدرضا خان رویش نوشته و خیانتش! هر جا [ی] ارتش را دست بگذاری، این مستشارهای امریکایی که آمده، اسم او رویش ثبت است و خیانتش. فرهنگ را رویش دست بگذاری، عقب ماندگیاش، اسم او رویش ثبت و خیانتش. زراعتمان را دست رویش بگذاریم همین طور. مراتعمان را همه را دادند به این و آن. «ملی» کردند! ملی کردن معنایش این است که دادند یکیاش را، یک مرتع بسیار بزرگی که غنیترین مراتع میگویند هست، به ملکه انگلستان و به بعضی از کسانی که - شرکتی که با او هست - دادند! مراتع ما از بین رفته؛ دادهاند به آنها. جنگلهای ما را به کسان دیگر دادند. «ملی» کردند یعنی دست مردم را از آن کوتاه کردند و به غیر دادند!
فرهنگ استعماری و وابسته
آقا، نیروی انسانی ما را به باد دادند اینها. این فرهنگ ما یک فرهنگ استعماری است که نگذارد این نیروی انسانی رشد بکند. اینها را به یک حد محدودی نگه بدارد، نگذارد اینها رشد بکنند. رشد انسانی را نمیگذارند بکنیم. من که در فرانسه بودم از این اطراف میآمدند سراغ من؛ مِنجمله از آلمان مکرر آمدند اینهایی که در نیروهای اتمی کار میکنند. مطالبی اینها میگفتند؛ مِنجمله اینکه نمیگذارند که ما چیز بفهمیم! چند صد نفر آنجا بردهاند و میخواهند نیروی اتمی درست کنند برای خودشان. میگویند نمیگذارند ما کار [یاد بگیریم] علاوه بر این، میگویند اینکه الآن دارند درست میکنند برای مملکت مضر است. آنهایی که در همان جا کار میکردند به ما گفتند که این کار برای مملکت مضر است، خطر دارد برای مملکت اینها! هر جا الآن شما دست بگذارید، اسم محمدرضا خان رویش نوشته و خیانتش! هر جا [ی] ارتش را دست بگذاری، این مستشارهای امریکایی که آمده، اسم او رویش ثبت است و خیانتش. فرهنگ را رویش دست بگذاری، عقب ماندگیاش، اسم او رویش ثبت و خیانتش. زراعتمان را دست رویش بگذاریم همین طور. مراتعمان را همه را دادند به این و آن. «ملی» کردند! ملی کردن معنایش این است که دادند یکیاش را، یک مرتع بسیار بزرگی که غنیترین مراتع میگویند هست، به ملکه انگلستان و به بعضی از کسانی که - شرکتی که با او هست - دادند! مراتع ما از بین رفته؛ دادهاند به آنها. جنگلهای ما را به کسان دیگر دادند. «ملی» کردند یعنی دست مردم را از آن کوتاه کردند و به غیر دادند!