- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
تبلیغات. تبلیغاتشان هم مع الأسف در خود ماها - در همه - اثر کرده بود که این طایفه آن طایفه را قبول نداشتند و احیاناً لعن میکردند، آن طایفه هم آن طایفه را همین طور. اثرش این بود که نتیجه را دیگران میگرفتند. ما دعوا میکردیم دیگران نتیجه میبردند! قشرهای دیگر هم همین طور [مدام] از هم جدا میکردند: بازاری را از کارگر، کارگر را از دیگران، همه را. میخواستند آشفته باشد. این نهضت اسباب این شد که ماها یک قدری به هم نزدیک شدیم. یعنی دانشگاهی هم همان حرفها را میزد که بازاری میگفت، بازاری هم همان حرف را میزد که معممین میگفتند، همه هم همان حرف را میزدند که کشاورزان میگفتند.
از برکات انقلاب اسلامی
چنانچه ما این مطلبی که الآن یک مقدارش موجود است ولکن یک خرده رو به سستی دارد میرود، اگر به داد این نهضت نرسیم و این نهضت خدای نخواسته رو به سستی برود و یکوقت خاموش بشود، خواهید دید که خدای نخواسته مسائل سابق شدیدتر عود میکند. اینها تاکنون سیلی آشکار نخورده بودند؛ این اجانب تاکنون لمس نکرده بودند شکست خودشان را در ایران؛ در این نهضت لمس کردند. یک مطالبی که حدس میزدند؛ و در مقابل آن حدسشان فعالیتهای زیاد میکردند برای اینکه نگذارند اقشار نزدیک به هم بشوند. حالا لمس کردند که یک کشوری اگر همه اقشارش با هم متحد بشوند، هیچ قدرتی نمیتواند جلو اینها بایستد، هیچ قدرتی نمیتواند بر اینها پیروز بشود. این مطلب را الآن احساس کردند و الآن بیشتر مجهز هستند برای اینکه ما را از هم جدا کنند. این نهضت برکتش این بود که شما آقایان دانشگاهی، که هیچ وقت با ما ملاقات نمیکردید، حالا نشستیم با هم صحبت میکنیم و درد دلمان را میگوییم. نمیگذاشتند اینها. آن آقایانی که مثلاً کارخانهها و - نمیدانم - کارگرها و اینها، که با ما هیچ وقت ارتباط نداشتند، حالا ارتباط پیدا میکنند. الآن میبینیم که مثلاً روز پنجشنبه و جمعه که ما میرویم مدرسه فیضیه، گروههای مختلف، از دانشجو گرفته تا کارگر گرفته تا - عرض میکنم که - اقشار مختلفه، نظامی، همه اینها مجتمع میشوند. زن و مرد مجتمع
از برکات انقلاب اسلامی
چنانچه ما این مطلبی که الآن یک مقدارش موجود است ولکن یک خرده رو به سستی دارد میرود، اگر به داد این نهضت نرسیم و این نهضت خدای نخواسته رو به سستی برود و یکوقت خاموش بشود، خواهید دید که خدای نخواسته مسائل سابق شدیدتر عود میکند. اینها تاکنون سیلی آشکار نخورده بودند؛ این اجانب تاکنون لمس نکرده بودند شکست خودشان را در ایران؛ در این نهضت لمس کردند. یک مطالبی که حدس میزدند؛ و در مقابل آن حدسشان فعالیتهای زیاد میکردند برای اینکه نگذارند اقشار نزدیک به هم بشوند. حالا لمس کردند که یک کشوری اگر همه اقشارش با هم متحد بشوند، هیچ قدرتی نمیتواند جلو اینها بایستد، هیچ قدرتی نمیتواند بر اینها پیروز بشود. این مطلب را الآن احساس کردند و الآن بیشتر مجهز هستند برای اینکه ما را از هم جدا کنند. این نهضت برکتش این بود که شما آقایان دانشگاهی، که هیچ وقت با ما ملاقات نمیکردید، حالا نشستیم با هم صحبت میکنیم و درد دلمان را میگوییم. نمیگذاشتند اینها. آن آقایانی که مثلاً کارخانهها و - نمیدانم - کارگرها و اینها، که با ما هیچ وقت ارتباط نداشتند، حالا ارتباط پیدا میکنند. الآن میبینیم که مثلاً روز پنجشنبه و جمعه که ما میرویم مدرسه فیضیه، گروههای مختلف، از دانشجو گرفته تا کارگر گرفته تا - عرض میکنم که - اقشار مختلفه، نظامی، همه اینها مجتمع میشوند. زن و مرد مجتمع