- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
از من بیاید انجام میدهم. وقتی اینطور شد، یک همچو حسی در یک ملتی پیدا شد که همه افراد خودشان را موظف دانستند به اینکه هرکس در هر جا هست کار کند برای کشور خودش، 35 میلیون آدمی میشود که کار میکنند برای ملت، محال است که آن وقت کارشان درست نشود. اما اگر بنا شد که شما رفتید سراغ کارتان بگویید به من چه، من که زورم نمیرسد به این کار، من هم بگویم خوب من یک طلبه هستم، من هم زورم نمی رسد، آن یکی همین طور، کارگر هم همین طور، همه چیز باقی میماند سر جای خودش.
احترام به ارتش اسلام
همه ما موظفیم به اینکه هر کدام به اندازهای که ازمان کار میآید به همان اندازه کار بکنیم. محول نکنید شما به ما و ما به شما، ما همه به ژاندارمری، ژاندارمری به شما. هر کس در هر جایی که دارد، هرکس در هر جایی که دارد مشغول کارش بشود و تقویت کنند. شماها صحبت کنید تقویت کنید رفقایتان را. تحذیرشان کنید از اینکه اینهایی که دارند تحریک میکنند شما را که نه، نباید شما مثلاً سلسله مراتب را حفظ کنید، اینها خیانتکارند، اینها میخواهند نگذارند یک ارتشی درست بشود. اینها میخواهند نگذارند یک مملکت آباد بشود. اینها را باید موعظه کنید، بگویید؛ اشخاص بیایند بگویند به اینها و آنها را بیدارشان کنند، ان شاء الله من بعداً هم که .... به صحبتهایی که تا حالا کردم توجه کنید. من شاید مکرر این کلمه را گفتهام که آنهایی که خیانتکار بودهاند و جنایتکار یا فرار کردند یا گرفتار شدهاند و الآن اینهایی که هستند اشخاصی هستند که برای اسلام دارند کار میکنند. الآن این ارتش، ارتش اسلام است و ارتش اسلام احترام دارد و کسی حق ندارد این احترام را از آنها سلب بکند و خوب عرض میکنم گفتنْ یک مطلب است؛ وادار کردن به اینکه یک همچو کاری را اشخاصی که میکنند اشخاص دیگر جلویش را بگیرند مسئله دیگر است که این باید بشود و ان شاء الله میشود این هم.
در هر صورت شما مطمئن به [این] معنا باشید که اینطور نیست که گفته میشود که
احترام به ارتش اسلام
همه ما موظفیم به اینکه هر کدام به اندازهای که ازمان کار میآید به همان اندازه کار بکنیم. محول نکنید شما به ما و ما به شما، ما همه به ژاندارمری، ژاندارمری به شما. هر کس در هر جایی که دارد، هرکس در هر جایی که دارد مشغول کارش بشود و تقویت کنند. شماها صحبت کنید تقویت کنید رفقایتان را. تحذیرشان کنید از اینکه اینهایی که دارند تحریک میکنند شما را که نه، نباید شما مثلاً سلسله مراتب را حفظ کنید، اینها خیانتکارند، اینها میخواهند نگذارند یک ارتشی درست بشود. اینها میخواهند نگذارند یک مملکت آباد بشود. اینها را باید موعظه کنید، بگویید؛ اشخاص بیایند بگویند به اینها و آنها را بیدارشان کنند، ان شاء الله من بعداً هم که .... به صحبتهایی که تا حالا کردم توجه کنید. من شاید مکرر این کلمه را گفتهام که آنهایی که خیانتکار بودهاند و جنایتکار یا فرار کردند یا گرفتار شدهاند و الآن اینهایی که هستند اشخاصی هستند که برای اسلام دارند کار میکنند. الآن این ارتش، ارتش اسلام است و ارتش اسلام احترام دارد و کسی حق ندارد این احترام را از آنها سلب بکند و خوب عرض میکنم گفتنْ یک مطلب است؛ وادار کردن به اینکه یک همچو کاری را اشخاصی که میکنند اشخاص دیگر جلویش را بگیرند مسئله دیگر است که این باید بشود و ان شاء الله میشود این هم.
در هر صورت شما مطمئن به [این] معنا باشید که اینطور نیست که گفته میشود که