- » امروز پنجشنبه، 1 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
حالا که میبینند این کار، نمونه این است که یک آرامشی در این مملکت پیدا بشود و مردم به همان حالی که دارند که متحول شدهاند و نمیخواهند دیگر دیگران را به این حال باقی باشند و همه دنبال مثلاً روحانیت هستند، این معنا را میخواهند به هم بزنند و بشکنند.
هشدار به دوستان اشتباهکار
و این جز اینکه این اموری که هست، این اشخاصی که هستند (1) تصفیه بشوند و از مملکت خارج بشوند یا به جزای خودشان برسند، راه حل دیگری ندارد. اگر دولت بتواند این کار را بکند بسیار خوب، بکند؛ همه ما هم میخواهیم. آن روز دیگر مگر بیکارند آقایان که بخواهند کمیته بازی کنند. آقایان هم خوب کار دارند ... آقایان درسهایشان را رها کردهاند، بحثهایشان را رها کردهاند، همه کارهایشان را رها کردهاند آمدهاند اینجا. مگر این پاسدارها بیکارند که بیایند شب و روز اینجا بایستند با خطر مرگ، با کشته دادن؟ اینها هم اگر چنانچه یک آرامشی بشود و در انتها احساس کنند به اینکه خیر این [مفسده جوها] دیگر نیستند در کار، این مفسدین رفتند از بین، اینها هم میروند سراغ کارشان. کار دارند اینها، بیکار که نیستند. کاسب بوده است، آمده است اینجا این کار را میکند و حالا با یک زندگی هیچی دارد این کار را میکند. اینها لازم است باشند؛ و غفلت است از این معنا که کسی بشکند اینها را. دشمنها میشکنند. اگر دوستها نفهمیده این را بشکنند، اینها هم اشتباهکارند، نفهماند که بخواهند این پاسدارها را بشکنند و این کمیتهها را.
لزوم اصلاح و تصفیه کمیتهها
باید البته آقایان تصفیه بکنند. ما هر دو طرف قضیه را باید ببینیم؛ آن مقدار مفیدش - بلااشکال - همه ما قائلیم به اینکه باید باشد و احدی حق ندارد دخالت بکند. آن طرف غیر مفیدش و آن چیزی که مفسده دارد، باید کمیتهها تشکیل بشود، گروههایی تشکیل
هشدار به دوستان اشتباهکار
و این جز اینکه این اموری که هست، این اشخاصی که هستند (1) تصفیه بشوند و از مملکت خارج بشوند یا به جزای خودشان برسند، راه حل دیگری ندارد. اگر دولت بتواند این کار را بکند بسیار خوب، بکند؛ همه ما هم میخواهیم. آن روز دیگر مگر بیکارند آقایان که بخواهند کمیته بازی کنند. آقایان هم خوب کار دارند ... آقایان درسهایشان را رها کردهاند، بحثهایشان را رها کردهاند، همه کارهایشان را رها کردهاند آمدهاند اینجا. مگر این پاسدارها بیکارند که بیایند شب و روز اینجا بایستند با خطر مرگ، با کشته دادن؟ اینها هم اگر چنانچه یک آرامشی بشود و در انتها احساس کنند به اینکه خیر این [مفسده جوها] دیگر نیستند در کار، این مفسدین رفتند از بین، اینها هم میروند سراغ کارشان. کار دارند اینها، بیکار که نیستند. کاسب بوده است، آمده است اینجا این کار را میکند و حالا با یک زندگی هیچی دارد این کار را میکند. اینها لازم است باشند؛ و غفلت است از این معنا که کسی بشکند اینها را. دشمنها میشکنند. اگر دوستها نفهمیده این را بشکنند، اینها هم اشتباهکارند، نفهماند که بخواهند این پاسدارها را بشکنند و این کمیتهها را.
لزوم اصلاح و تصفیه کمیتهها
باید البته آقایان تصفیه بکنند. ما هر دو طرف قضیه را باید ببینیم؛ آن مقدار مفیدش - بلااشکال - همه ما قائلیم به اینکه باید باشد و احدی حق ندارد دخالت بکند. آن طرف غیر مفیدش و آن چیزی که مفسده دارد، باید کمیتهها تشکیل بشود، گروههایی تشکیل