برود، مثلاً چهار فرسخ - آن وقت قوافل سابق؛ تا توی راه بودند خستگی نبود. همچو که می‌رسیدند به منزل، آنجا خستگی حاصل می‌شد. خستگی توی منزل حاصل می‌شود. آن وقت دیگر اگر به آنها می‌گفتند که پاشوید یک نیم فرسخ دیگر بروید نمی‌توانستند، آنجا چون رسیدند به منزل، سستی می‌کنند. قضیه انقلابات هم اینطوری است که وقتی که همه داریم با هم حرکت می‌کنیم که آن سد را بشکنیم، خسته نمی‌شویم؛ سستی پیدا نمی‌شود؛ هر چه جلو می‌رویم قویتر می‌شویم. وقتی که رسیدیم به یک جایی که سد را شکستیم و اعتقادمان این شد که الحمدللَّه پیروز شدیم، آن وقت برمی‌‌گردیم سراغ اینکه زاغه نشینان وضعشان چه جوری است؛ اداره ایها وضعشان چه جوری است؛ ارتشیها وضعشان چه جوری است؛ مردم کوچه و بازار را باید چه کرد؛ مدارس را باید چه کرد. اینها برای این است که ما خودمان را پیروز فرض کردیم، حالا برمی‌‌گردیم به مسائل خودمان. اما اگر ما همین معنا را درست دقت کنیم، پیروزی ما در آن وقتی است که آن مسائل اصلی ما لااقل درست تحقق پیدا بکند. از مسائل اصلی ما یکی‌اش تحقق پیدا کرده و آن رفراندم برای جمهوری اسلامی است؛ اما قانون اساسی که اساس یک مملکت است و بعد هم مجلس شورا که باید باشد در یک مملکتی، رئیس جمهور باید باشد، این مراحل باز برایمان مانده است. اگر بنا باشد که ما حالا به خیال خودمان پیروز شده باشیم، آن وقت من که طلبه هستم بروم سراغ طلبگی خودم، و شما آقایان هم بروید هر کدام سراغ کارهای خودتان، گرفتاریهای خودتان؛ این مسائل اصلی ممکن است یکوقت خلل به آن وارد بشود و خطرناک است.
مخالفت با اسلام، انگیزه کارشکنیها
به نظر من می‌آید که شما، همه آقایان، همه قشرها، زنها، مردها، دانشمندها، غیردانشمندها، همه، الآن همّشان را صرف این بکنند که این قانون اساسی به تصویب برسد. یعنی کسانی که می‌خواهند مخالفت با این بکنند الآن زیادند؛ زیادند اشخاصی که مخالفت می‌خواهند بکنند، و عمده مخالفتشان هم همین است که نمی‌خواهند اسلام‌
صحیفه امام خمینی
Rouhollah Website is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. <Rouhollah Website/>