- » امروز جمعه، 2 آذر 1403
- » پایگاه گسترش آراء و اندیشههای امام خمینی رحمة الله علیه
- » تمامی کتابهای امام خمینی رحمة الله علیه به مرور در سایت قرار خواهد گرفت
مستکبرین. مستکبرین اینها را برای منافع خودشان درست نمیکردند، این مستضعفین بودند که از میان آنها یکی پا میشد و خداوند [او را] انتخاب میکرد و بر ضد مستکبرین قیام میکردند. موسی بر ضد فرعون؛ و رسول اکرم بر ضد قریشی که آن وقت همه چیز دستشان بود و در آیه این معنا را میفرماید. و این به مَرْئی و مَنْظَر مردم بوده است که مطلبی را نمیشده است که خلافش بگوید نَعُوذُ بِالله.
وضع زندگی پیغمبر اسلام و اصحاب وی
این مطلبی بوده است که همه مردم میدانستند که پیغمبر زندگیش چه طور بوده؛ و مادرش در کجا بچه را بزرگ کرد، در یک بیابانی، بعد هم که آمده، همیشه تحت قدرت این بزرگها بوده و نمیشده زندگی بکند و در مکّه در غار مدتی بوده است و هیچ نمی توانسته. همیشه آنجا در مکه که بوده، تبلیغاتشان به طور تقیّه و زیرزمینی بوده. تا وقتی هم که آمدند مدینه. مدینه هم آنی که دور و بر حضرت بود یک دستهای از همین فقرا، مستمندها بودند. وقتی که ایشان، مسجد درست کردند، آن هم نه مثل مسجدهای ما، یک مسجدی که یک دیواری با چوب دورش درست کرده بودند ابتدائاً، و اگر هم یک سایهای داشت با این چیزهای خرما، با این علفهای خرما و چوبهای خرما، با این درست کرده بودند و یک جایی هم بود که به آن میگفتند صُفَّه. یک دستهای از اصحاب پیغمبر اصحاب صُفّه هستند؛ یعنی اشخاصی بودند که خانه نداشتند، هیچی نداشتند، میآمدند توی همین مسجد، روی همین زمینها. و صُفَّهاش هم مثل صُفَّههای مسجد حالا نبوده است که آجر فرش مثلاً باشد، یا با چیزهای دیگر درست شده باشد. یک زمینی بوده است قدری بلندتر مثلاً، جای آن گِل بوده یا چیز دیگر شاید. اصلاً حصیر هم نداشتند. آن وقت آنجا میخوابیدند و آنجا زندگی میکردند. اینها را حضرت بر ضد قریش و آنهایی که دارای اموال بزرگ بودند و از مستکبرین بودند، از اینها حرکت کرد و رفت سرکوبی آنها را کرد. اینکه این تبلیغات میشود، برای این است که اینها هر چه ضربه خوردهاند از ادیان خوردهاند.
وضع زندگی پیغمبر اسلام و اصحاب وی
این مطلبی بوده است که همه مردم میدانستند که پیغمبر زندگیش چه طور بوده؛ و مادرش در کجا بچه را بزرگ کرد، در یک بیابانی، بعد هم که آمده، همیشه تحت قدرت این بزرگها بوده و نمیشده زندگی بکند و در مکّه در غار مدتی بوده است و هیچ نمی توانسته. همیشه آنجا در مکه که بوده، تبلیغاتشان به طور تقیّه و زیرزمینی بوده. تا وقتی هم که آمدند مدینه. مدینه هم آنی که دور و بر حضرت بود یک دستهای از همین فقرا، مستمندها بودند. وقتی که ایشان، مسجد درست کردند، آن هم نه مثل مسجدهای ما، یک مسجدی که یک دیواری با چوب دورش درست کرده بودند ابتدائاً، و اگر هم یک سایهای داشت با این چیزهای خرما، با این علفهای خرما و چوبهای خرما، با این درست کرده بودند و یک جایی هم بود که به آن میگفتند صُفَّه. یک دستهای از اصحاب پیغمبر اصحاب صُفّه هستند؛ یعنی اشخاصی بودند که خانه نداشتند، هیچی نداشتند، میآمدند توی همین مسجد، روی همین زمینها. و صُفَّهاش هم مثل صُفَّههای مسجد حالا نبوده است که آجر فرش مثلاً باشد، یا با چیزهای دیگر درست شده باشد. یک زمینی بوده است قدری بلندتر مثلاً، جای آن گِل بوده یا چیز دیگر شاید. اصلاً حصیر هم نداشتند. آن وقت آنجا میخوابیدند و آنجا زندگی میکردند. اینها را حضرت بر ضد قریش و آنهایی که دارای اموال بزرگ بودند و از مستکبرین بودند، از اینها حرکت کرد و رفت سرکوبی آنها را کرد. اینکه این تبلیغات میشود، برای این است که اینها هر چه ضربه خوردهاند از ادیان خوردهاند.